همه فایل

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

همه فایل

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه (قربانیان تجاوز جنسی، کودک آزاری و ...)

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 1697 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه (قربانیان تجاوز جنسی، کودک آزاری و ...)

فروشنده فایل

کد کاربری 19695
کاربر

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل

ویژگی های کلی محصول :

آماده سازی در ۱2 جلسه درمانی

شامل توضیحات کامل درباره بیماری، تشخیص آن ، مفهوم ، اصول شناخت بیمار، شرح کامل 12 جلسه ارزیابی و درمان و منابع

توضیح کاملِ تک تکِ مراحل هر جلسه

در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با زبان فارسی با فونت bnazanin اندازه ۱۴ فاصله خطوط ۱.۵

رفرنس دهی معتبر + تمامی منابع استفاده شده

برگرفته از فصل 6 کتاب International Handbook of Cognitive and Behavioural Treatments for Psychological Disorders که به رایگان همراه فایل دریافت می کنید .

نحوه دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین ۲۹ هزار تومان ، قادر به دانلود خواهید بود .

فهرست مطالب موجود :

معرفی

بروز علائم به 3 دسته گروه تقسیم می شوند.

تئوری یادگیری

تکنیک های مدیریت اضطراب

تئوری پردازش احساسی

تکنیک های ارائه شده

درمان پردازش شناختی

پروتکل درمان پردازش شناختی ( جلسه به جلسه )

جلسه اول (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه سوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه چهارم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه پنجم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه ششم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه هفتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه هشتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه نهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه یازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دوازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

حساسیت پذیری چشمی و پردازش مجدد

دستورالعمل های آینده

مراجع و منابع (6 صفحه)

بخشی از متن :

اختلال پس از سانحه (PTSD) یک الگو از علائم را توصیف می کند که ممکن است در افرادی که تجربه ی استرس های پس از حادثه را داشته اند، پیشرفت کند.

PTSD با یک تشخیص رسمی در 1980 با ظهور DSM-III (APA,1980) ایجاد شد. اگر چه بسیاری از علائم PTSD از قبل شناخته شده بود. معیار ها به طور عمده از مطالعه بر روی سربازان جنگی حاصل شد. اما از آن زمان PTSD به طیف گسترده ای از گروه های آسیب دیده مانند بازماندگان تجاوز جنسی، سوء استفاده جنسی در کودکی، سوء استفاده فیزیکی ( مانند خشونت )، مجازات و همچنین بلایای طبیعی یا انسانی به کار برده شد. برای تشخیص PTSD مطابق DSM-IV (APA, 1994) فرد ابتدا باید تجربه، شواهد یا در غیر این صورت با یک رویداد که شامل مرگ واقعی، تهدید به مرگ ، آسیب جدی یا تهدید جسمی، فیزیکی است، داشته باشد. ثانیا ، پاسخ فرد به این رویداد شامل ترس شدید، بیزاری یا درماندگی باشد. بنابراین رویداد به عنوان ضربه ای تعریف می شود که شامل مرگ و یا آسیب جدی یا تهدید به مرگ و آسیب است و فرد نقش منفی قوی ای در پاسخ به رویکرد دارد.

در نسخه های قبلی DSM (APA, 1980; 1987) یک عامل استرس زای آسیب زننده به عنوان یک رویداد خارج از تجربه ی معمولی انسان تعریف شده است که تقریبا هر کسی آن را به شدت مضطرب می یابد.متاسفانه، به لحاظ تکنیکی، تجربه های رایج آسیب زننده مانند سوء استفاده های دوران کودکی، خشونت خانوادگی و تجاوز جنسی به علت فراوانی آن ها حذف شده اند. تعریف DSM-IV مشکل را از بین برده و تأکید می کند که تهدید مستقیم یا غیر مستقیم به طور ویژه باعث آسیب رساندن یک رویداد باشد. این از مطالعات متعدد تحقیقاتی حاصل شد که فهمیدند که تجربه ی تهدید زندگی یک عامل پیش بینی کننده مهم در پیشرفت PTSD است (Blank,1993; Davidson & Smith, 1990; Kilpatrick & Resnick, 1993; March, 1993).

نمونه ای از جلسات پروتکل درمانی :


جلسه 1:

  1. بررسی اجمالی درمان
  2. آموزش: PTSD و نشانه ها
  3. جمع آوری اطلاعات : علائم PTSD مراجع و علائم مربوطه
  4. آموزش: تئوری پردازش اطلاعات
  5. جمع آوری اطلاعات : حمله ی جنسی به مراجع
  6. ارائه ی اهداف و منطق درمان
  7. مشخص کردن تکلیف خانه : شرح آسیب

اهداف اصلی جلسه 1، آموزش، جمع آوری اطلاعات و ایجاد ارتباط است. به مراجع اطلاعاتی راجع به PTSD شرح داده می شود، اطلاعات تئوری پردازش ( از جمله ترکیب و تطابق ) چرایی PTSD و چگونگی حفظ آن توسعه می یابد.

معالج، مراجع را دعوت به بحث درباره ی نشانه ها می کند که برای او مشکل تر است و تأکید می کند که برای افرادی که در معرض آسیب بوده اند، تجربه ی چنین مواردی از علائم رایج است. در چارچوب این اطلاعات ، معالج یک مرور کلی از اجزای درمان ارائه می دهد. اهداف اصلی درمان را بیان می کند و پایه ی درمان را فراهم می سازد ( تئوری و منطق CPT را در بالا ببینید )

هدف از این کار این است که به مراجع کمک کند بفهمد که درمان چیست و اهمیت پیشگیری از درمان را بفهمد. از آنجایی که رفتار اجتنابی یک جزء اصلی از PTSD است وممکن است با درمان همراه شود، به مراجع هشدار داده می شود و تشویق می شود که از تمایل به انجام جلسات درمان آگاه شود یا تکالیف خانه واگذار شده را کامل کند. معمولا با پیش بینی رفتار اجتنابی و مشخص کردن هر تلاش بعدی برای دوری از اجتناب کردن، اکثر مراجعین کاملا با پروتکل درمانی موافقت می کنند. یکی دیگر از اهداف مهم این است که از مراجع دعوت می شود که درمان را به عنوان یک همکاری بین مراجع و معالج ببیند و درک کند که موفقیت بستگب به تلاش مراجع و معالج دارد. علاوه بر این، معالج از مراجع می خواهد به طور خلاصه آنچه برایش اتفاق افتاده را شرح دهد. بسیاری از مراجعین ما در حال حاضر تحت یک ارزیابی گسترده اند. بنابراین نیازی به بررسی عمق این مرحله ، نه در مورد ویژگی های آسیب و نه نشانه های بیمارنیست. به هر حال، با در نظر گرفتن آسیب، معالج قادر به تعیین یک حالت غیر داورانه برای پروتکل درمان است و می تواند بیان کند که تمرکز درمان به طور مستقیم بر تجربه ی آسیب خواهد بود. این همچنین اجازه می دهد تا معالج و مراجع با یکدیگر آشنا شده و برای معالج شروع پیش بینی مراجع است. در پایان جلسه، از مراجع خواسته می شود که حداقل یک صفحه در مورد مفهوم آسیب خود با توجه به باور هایش در مورد خود و دیگران بنویسد.


جلسه ی 2:

  1. مرور تکلیف: مراجع نظرات خود را اظهار می کند
  2. شناسایی نقاط ضعف
  3. معرفی ارتباط بین افکار و احساسات
  4. معرفی صفحات A-B-C
  5. تکلیف خانه : صفحات A-B-C

هدف این جلسه، شروع شناسایی نقاط ضعف مراجع است. در ابتدا معالج از مراجع در مورد اظهار نظراتی که نوشته است و چیز هایی که از آن یاد گرفته است سوال می کند. این به طور مختصر پردازش می شود و مراجع برای تلاش هایش در شروع تفکر درباره ی تجربه ی آسیبش تشویق می شود. سپس، از مراجع خواسته می شود تا اظهار نظرات خود را با صدای بلند بخواند. وظیفه معالج این است که به نکات مهم اظهار نظرات گوش کند. هنگامی که مراجع تمام کرد، معالج به مراجع کمک می کند تا نکات مهم را شناسایی کرده و برخی را به طور خلاصه شرح دهد. تلاش به هیچ چالش واقعی ای در این مرحله نمی شود. گاهی اوقات ممکن است معالج نقطه ضعف بعدی را برای تعیین این که باورهایش چقدر عمیق است استفاده کند. به عنوان مثال، برای یک مراجع که می گوید فکر می کند که به هیچ مردی نمی تواند اعتماد کند، معالج می تواند بپرسد آیا هیچ مردی نیست که شما به او اعتماد کنید؟ حتی یک نفر؟

بیشتر مراجعین می توانند حداقل یک یا دو مرد را معرفی کنند و این می تواند به آن ها کمک کند تا بفهمد که این باور مطلق نیست. دیگران ادامه می دهند که آن ها هرگز ملاقات با فردی که قابل اعتماد بود نداشته اند. این به معالج می گوید که مراجع چه انعطافی نشان می دهد و کار چقدر پیش می رود. این پروسه همچنین به مراجع دیدگاه های دیگر ممکن را معرفی می کند. بیشتر مراجعین این وظیفه را تکمیل می کنند. با این حال، هنگامی که رفتار های اجتنابی قوی اند، برخی مراجعین ممکن است بدون انجام تکالیف خود به مرحله ی بعدی بروند. در چنین مواردی ضروری است که معالج با ملایمت آن را برچسبی با عنوان اجتناب بزند ( هرچند بهانه ای برای مراجع ) و سپس مراجع را مجبور به انجام تکلیف در جلسه با معالج کند و تکلیف دوباره واگذار می شود. این، این پیام را القا می کند که تکالیف مهم اند و نمی توان از آن ها اجتناب کرد. پس از آن ارتباط بین افکار و احساسات معرفی شده است. به عبارت دیگر، آنچه ما فکر می کنیم بر چگونگی احساس و علم ما مؤثر است. به عنوان مثال یک دانش آموز در امتحان شکست می خورد او به خود می گوید:"من یک احمق هستم ". این اندیشه منجر به احساساتی مانند غم و ناراحتی ( در خود) می شود. اگر ، با این حال، او به خود بگوید :" تو خیلی مطالعه نکردی ، تو باید برای امتحان بعدی بیشتر مطالعه کنی."، دانش آموز ممکن است احساس ناراحتی کمی داشته باشد که او مطالعه نکرده و قصد دارد دفعه ی بعد بهتر عمل کند. افکار دقیق یا اظهار نظرات خود منجر به احساسات مناسب می شود در حالیکه تصورات نادرست و اظهار نظرات احساسات نا مناسب و غیر ضروری را ایجاد می کند. تصورات نا درست یا نامنطبق نتیجه ای از تشبیه و جایگزینی نامناسب اند. درک این ارتباط بعد از درمان زمانی که مراجع به چالش فکر کردن درباره ی این نکات می رسد مهم است. به منظور آموزش به مراجع، چگونگی مرتب سازی افکار و احساسات ، صفحات A و B و C معرفی شده اند ( شکل 1-6 ). ستون A برای رویداد هاست. ستون B برای افکار و ستون C برای احساسات است. در مثال بالا " من در امتحان شکست خورده ام " در ستونA نوشته شده است. " من یک احمق هستم " در ستون B و "من احساس غم و ناراحتی می کنم " در ستون C نوشته شده است. گاهی اوقات ما کلمات " من احساس می کنم" را در مقابل یک فکر قرار می دهیم ( من احساس می کنم یک احمق هستم ) و آن را یک احساس در نظر میگیریم در حالیکه واقعا یک فکر است ( من احمق هستم ) که باعث غم و عصبانیت می شود. بنابراین، مراجع 4 احساس اساسی ارائه می دهد : عصبانیت، غمگین بودن، خوشحالی و ترس. هر یک از این ها می تواند شدت متفاوتی داشته باشند و یا با سایر احساسات ترکیب و احساسات جدیدی بسازند. بنابراین ، از مراجع خواسته می شود برای تشخیص احساسش بر این 4 احساس تمرکز کند. برای تکلیف خانه، مراجع باید حداقل 2 صفحه ی A-B-C را هر روز انجام دهد.یکی باید درباره ی فکر در مورد تجاوز و دیگری می تواند در مورد یک اتفاق روزمره مثبت یا منفی باشد. از آن جایی که اکثر افراد راحت تر وقایع و یا احساسات را می یابند به مراجع برای شروع ستون A یا C معرفی می شود.


پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه (قربانیان تجاوز جنسی، کودک آزاری و ...)

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 1697 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه (قربانیان تجاوز جنسی، کودک آزاری و ...)

فروشنده فایل

کد کاربری 19695
کاربر

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل

ویژگی های کلی محصول :

آماده سازی در ۱2 جلسه درمانی

شامل توضیحات کامل درباره بیماری، تشخیص آن ، مفهوم ، اصول شناخت بیمار، شرح کامل 12 جلسه ارزیابی و درمان و منابع

توضیح کاملِ تک تکِ مراحل هر جلسه

در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با زبان فارسی با فونت bnazanin اندازه ۱۴ فاصله خطوط ۱.۵

رفرنس دهی معتبر + تمامی منابع استفاده شده

برگرفته از فصل 6 کتاب International Handbook of Cognitive and Behavioural Treatments for Psychological Disorders که به رایگان همراه فایل دریافت می کنید .

نحوه دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین ۲۹ هزار تومان ، قادر به دانلود خواهید بود .

فهرست مطالب موجود :

معرفی

بروز علائم به 3 دسته گروه تقسیم می شوند.

تئوری یادگیری

تکنیک های مدیریت اضطراب

تئوری پردازش احساسی

تکنیک های ارائه شده

درمان پردازش شناختی

پروتکل درمان پردازش شناختی ( جلسه به جلسه )

جلسه اول (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه سوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه چهارم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه پنجم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه ششم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه هفتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه هشتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه نهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه یازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دوازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

حساسیت پذیری چشمی و پردازش مجدد

دستورالعمل های آینده

مراجع و منابع (6 صفحه)

بخشی از متن :

اختلال پس از سانحه (PTSD) یک الگو از علائم را توصیف می کند که ممکن است در افرادی که تجربه ی استرس های پس از حادثه را داشته اند، پیشرفت کند.

PTSD با یک تشخیص رسمی در 1980 با ظهور DSM-III (APA,1980) ایجاد شد. اگر چه بسیاری از علائم PTSD از قبل شناخته شده بود. معیار ها به طور عمده از مطالعه بر روی سربازان جنگی حاصل شد. اما از آن زمان PTSD به طیف گسترده ای از گروه های آسیب دیده مانند بازماندگان تجاوز جنسی، سوء استفاده جنسی در کودکی، سوء استفاده فیزیکی ( مانند خشونت )، مجازات و همچنین بلایای طبیعی یا انسانی به کار برده شد. برای تشخیص PTSD مطابق DSM-IV (APA, 1994) فرد ابتدا باید تجربه، شواهد یا در غیر این صورت با یک رویداد که شامل مرگ واقعی، تهدید به مرگ ، آسیب جدی یا تهدید جسمی، فیزیکی است، داشته باشد. ثانیا ، پاسخ فرد به این رویداد شامل ترس شدید، بیزاری یا درماندگی باشد. بنابراین رویداد به عنوان ضربه ای تعریف می شود که شامل مرگ و یا آسیب جدی یا تهدید به مرگ و آسیب است و فرد نقش منفی قوی ای در پاسخ به رویکرد دارد.

در نسخه های قبلی DSM (APA, 1980; 1987) یک عامل استرس زای آسیب زننده به عنوان یک رویداد خارج از تجربه ی معمولی انسان تعریف شده است که تقریبا هر کسی آن را به شدت مضطرب می یابد.متاسفانه، به لحاظ تکنیکی، تجربه های رایج آسیب زننده مانند سوء استفاده های دوران کودکی، خشونت خانوادگی و تجاوز جنسی به علت فراوانی آن ها حذف شده اند. تعریف DSM-IV مشکل را از بین برده و تأکید می کند که تهدید مستقیم یا غیر مستقیم به طور ویژه باعث آسیب رساندن یک رویداد باشد. این از مطالعات متعدد تحقیقاتی حاصل شد که فهمیدند که تجربه ی تهدید زندگی یک عامل پیش بینی کننده مهم در پیشرفت PTSD است (Blank,1993; Davidson & Smith, 1990; Kilpatrick & Resnick, 1993; March, 1993).

نمونه ای از جلسات پروتکل درمانی :


جلسه 1:

  1. بررسی اجمالی درمان
  2. آموزش: PTSD و نشانه ها
  3. جمع آوری اطلاعات : علائم PTSD مراجع و علائم مربوطه
  4. آموزش: تئوری پردازش اطلاعات
  5. جمع آوری اطلاعات : حمله ی جنسی به مراجع
  6. ارائه ی اهداف و منطق درمان
  7. مشخص کردن تکلیف خانه : شرح آسیب

اهداف اصلی جلسه 1، آموزش، جمع آوری اطلاعات و ایجاد ارتباط است. به مراجع اطلاعاتی راجع به PTSD شرح داده می شود، اطلاعات تئوری پردازش ( از جمله ترکیب و تطابق ) چرایی PTSD و چگونگی حفظ آن توسعه می یابد.

معالج، مراجع را دعوت به بحث درباره ی نشانه ها می کند که برای او مشکل تر است و تأکید می کند که برای افرادی که در معرض آسیب بوده اند، تجربه ی چنین مواردی از علائم رایج است. در چارچوب این اطلاعات ، معالج یک مرور کلی از اجزای درمان ارائه می دهد. اهداف اصلی درمان را بیان می کند و پایه ی درمان را فراهم می سازد ( تئوری و منطق CPT را در بالا ببینید )

هدف از این کار این است که به مراجع کمک کند بفهمد که درمان چیست و اهمیت پیشگیری از درمان را بفهمد. از آنجایی که رفتار اجتنابی یک جزء اصلی از PTSD است وممکن است با درمان همراه شود، به مراجع هشدار داده می شود و تشویق می شود که از تمایل به انجام جلسات درمان آگاه شود یا تکالیف خانه واگذار شده را کامل کند. معمولا با پیش بینی رفتار اجتنابی و مشخص کردن هر تلاش بعدی برای دوری از اجتناب کردن، اکثر مراجعین کاملا با پروتکل درمانی موافقت می کنند. یکی دیگر از اهداف مهم این است که از مراجع دعوت می شود که درمان را به عنوان یک همکاری بین مراجع و معالج ببیند و درک کند که موفقیت بستگب به تلاش مراجع و معالج دارد. علاوه بر این، معالج از مراجع می خواهد به طور خلاصه آنچه برایش اتفاق افتاده را شرح دهد. بسیاری از مراجعین ما در حال حاضر تحت یک ارزیابی گسترده اند. بنابراین نیازی به بررسی عمق این مرحله ، نه در مورد ویژگی های آسیب و نه نشانه های بیمارنیست. به هر حال، با در نظر گرفتن آسیب، معالج قادر به تعیین یک حالت غیر داورانه برای پروتکل درمان است و می تواند بیان کند که تمرکز درمان به طور مستقیم بر تجربه ی آسیب خواهد بود. این همچنین اجازه می دهد تا معالج و مراجع با یکدیگر آشنا شده و برای معالج شروع پیش بینی مراجع است. در پایان جلسه، از مراجع خواسته می شود که حداقل یک صفحه در مورد مفهوم آسیب خود با توجه به باور هایش در مورد خود و دیگران بنویسد.


جلسه ی 2:

  1. مرور تکلیف: مراجع نظرات خود را اظهار می کند
  2. شناسایی نقاط ضعف
  3. معرفی ارتباط بین افکار و احساسات
  4. معرفی صفحات A-B-C
  5. تکلیف خانه : صفحات A-B-C

هدف این جلسه، شروع شناسایی نقاط ضعف مراجع است. در ابتدا معالج از مراجع در مورد اظهار نظراتی که نوشته است و چیز هایی که از آن یاد گرفته است سوال می کند. این به طور مختصر پردازش می شود و مراجع برای تلاش هایش در شروع تفکر درباره ی تجربه ی آسیبش تشویق می شود. سپس، از مراجع خواسته می شود تا اظهار نظرات خود را با صدای بلند بخواند. وظیفه معالج این است که به نکات مهم اظهار نظرات گوش کند. هنگامی که مراجع تمام کرد، معالج به مراجع کمک می کند تا نکات مهم را شناسایی کرده و برخی را به طور خلاصه شرح دهد. تلاش به هیچ چالش واقعی ای در این مرحله نمی شود. گاهی اوقات ممکن است معالج نقطه ضعف بعدی را برای تعیین این که باورهایش چقدر عمیق است استفاده کند. به عنوان مثال، برای یک مراجع که می گوید فکر می کند که به هیچ مردی نمی تواند اعتماد کند، معالج می تواند بپرسد آیا هیچ مردی نیست که شما به او اعتماد کنید؟ حتی یک نفر؟

بیشتر مراجعین می توانند حداقل یک یا دو مرد را معرفی کنند و این می تواند به آن ها کمک کند تا بفهمد که این باور مطلق نیست. دیگران ادامه می دهند که آن ها هرگز ملاقات با فردی که قابل اعتماد بود نداشته اند. این به معالج می گوید که مراجع چه انعطافی نشان می دهد و کار چقدر پیش می رود. این پروسه همچنین به مراجع دیدگاه های دیگر ممکن را معرفی می کند. بیشتر مراجعین این وظیفه را تکمیل می کنند. با این حال، هنگامی که رفتار های اجتنابی قوی اند، برخی مراجعین ممکن است بدون انجام تکالیف خود به مرحله ی بعدی بروند. در چنین مواردی ضروری است که معالج با ملایمت آن را برچسبی با عنوان اجتناب بزند ( هرچند بهانه ای برای مراجع ) و سپس مراجع را مجبور به انجام تکلیف در جلسه با معالج کند و تکلیف دوباره واگذار می شود. این، این پیام را القا می کند که تکالیف مهم اند و نمی توان از آن ها اجتناب کرد. پس از آن ارتباط بین افکار و احساسات معرفی شده است. به عبارت دیگر، آنچه ما فکر می کنیم بر چگونگی احساس و علم ما مؤثر است. به عنوان مثال یک دانش آموز در امتحان شکست می خورد او به خود می گوید:"من یک احمق هستم ". این اندیشه منجر به احساساتی مانند غم و ناراحتی ( در خود) می شود. اگر ، با این حال، او به خود بگوید :" تو خیلی مطالعه نکردی ، تو باید برای امتحان بعدی بیشتر مطالعه کنی."، دانش آموز ممکن است احساس ناراحتی کمی داشته باشد که او مطالعه نکرده و قصد دارد دفعه ی بعد بهتر عمل کند. افکار دقیق یا اظهار نظرات خود منجر به احساسات مناسب می شود در حالیکه تصورات نادرست و اظهار نظرات احساسات نا مناسب و غیر ضروری را ایجاد می کند. تصورات نا درست یا نامنطبق نتیجه ای از تشبیه و جایگزینی نامناسب اند. درک این ارتباط بعد از درمان زمانی که مراجع به چالش فکر کردن درباره ی این نکات می رسد مهم است. به منظور آموزش به مراجع، چگونگی مرتب سازی افکار و احساسات ، صفحات A و B و C معرفی شده اند ( شکل 1-6 ). ستون A برای رویداد هاست. ستون B برای افکار و ستون C برای احساسات است. در مثال بالا " من در امتحان شکست خورده ام " در ستونA نوشته شده است. " من یک احمق هستم " در ستون B و "من احساس غم و ناراحتی می کنم " در ستون C نوشته شده است. گاهی اوقات ما کلمات " من احساس می کنم" را در مقابل یک فکر قرار می دهیم ( من احساس می کنم یک احمق هستم ) و آن را یک احساس در نظر میگیریم در حالیکه واقعا یک فکر است ( من احمق هستم ) که باعث غم و عصبانیت می شود. بنابراین، مراجع 4 احساس اساسی ارائه می دهد : عصبانیت، غمگین بودن، خوشحالی و ترس. هر یک از این ها می تواند شدت متفاوتی داشته باشند و یا با سایر احساسات ترکیب و احساسات جدیدی بسازند. بنابراین ، از مراجع خواسته می شود برای تشخیص احساسش بر این 4 احساس تمرکز کند. برای تکلیف خانه، مراجع باید حداقل 2 صفحه ی A-B-C را هر روز انجام دهد.یکی باید درباره ی فکر در مورد تجاوز و دیگری می تواند در مورد یک اتفاق روزمره مثبت یا منفی باشد. از آن جایی که اکثر افراد راحت تر وقایع و یا احساسات را می یابند به مراجع برای شروع ستون A یا C معرفی می شود.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش و اهمیت هنر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش و اهمیت هنر
دسته بندی هنر و گرافیک
فرمت فایل docx
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش و اهمیت هنر

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش و اهمیت هنر


توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

نقش و اهمیت هنر

ادبیات و هنر از پدیده هایی هستند که همواره نقشی موثر در زندگی انسان داشته و از دیرباز مورد نظر فلاسفه، اندیشمندان و مربیان بوده است، چنانکه مکاتب گوناگون فکری، سیاسی و اعتقادی به هنر به منزله وسیله کارآمد جهت توسعه مفاهیم و معارف در جامعه و پرورش انسان به گونه ای متناسب با هدف های خود به کار گرفته اند. البته در بیان عوامل و علل اصلی پیدایش هنر، تفاوت نظر وجود دارد، چنانکه گروهی خاستگاه هنر را همان نیازهای اجتماعی و بر اساس تکامل اجزا تولید در روابط اجتماعی دانسته و عده ای بر غریزی بودن آن و ارتباطش با تمایلات و احساسات درونی انسان تاکید می ورزند. به هر حال این واقعیت که هنر به عنوان یکی از قدیمی ترین پدیده های انسانی و اجتماعی که در دوران مختلف و فرهنگ ها و جوامع گوناگون وجود داشته و در مراسم مذهبی و اجتماعی نقش بارزی را عهده دار بوده است، غالبا از اتفاق نظر کامل صاحب نظران برخوردار می باشد (احسانی،1382).

در زمان فیلسوفان یونانی راجع به هنر و کار هنری، بحث های متعددی شده است.افلاطون معتقد بود که شاعر به عنوان هنرمند، موجودی مقدس است و هرگز امکان ندارد شعری بسراید مگر اینکه به وی الهام شود. همین اندیسه را در آرای سنت آگوستین، حکیم الهی دوران وسطای غرب، نیز می توان ملاحظه کرد.او معتقد بود که خلاقیت هنری، الهام خدایی است. بعدها اسپینوازا آفرینش های هنری را نیز از نیروهای ماوراءالطبیعه جدا دانست و در اوایل قرن 19 افرادی نظیر شلینگ، شوپنهاور و هربارت ، آفرینش های هنری را در باب ضمیر ناخودآگاهی آدمی تبین کردند. ارسطو در کتاب شعر خود این عقیده را مطرح کرده بود که هنر می تواند موجب صافی روان، تزکیه نفس و تصفیه باطن گردد (منطقی ،1375).

امروزه هنردرمانی در گستره وسیعی در سطح بیمارستان های روانی، کلینیک های توانبخشی، اقامتگاه سالمندان و مدارس به کار گرفته می شود.دکتر جابر عناصری در کتاب " مردم شناسی و روان شناسی هنری " در قسمتی از تجربیات خود، در اثرات هنر درمانی در مراکز توانبخشی می نویسد : در کودکان معلولی که از ابراز عقاید خود به طور وضوح عاجزند، حرکات نمایشی را وسیله ای برای ابراز عقاید و احساسات خود و بیان مشکلات و علایقشان قرار می دهند. از طریق بازی نمایشی به سادگی می توان با این کودکان ارتباط برقرار کرد.بازی های نمایشی باعث رابطه حسنه با این کودکان می شود و این کودکان ضمن مقایسه رفتار و گفتار خود با اعضای دیگر به خودشناسی بهتری نایل می آیند و در میان گروه احساس مسئولیت می کنند و معیارهای گروه را حتی الامکان رعایت می کنند (منطقی ، 1375).

تعریف نمایش :نمایش مفهمومی است که یک هستی مطلق و یگانه ندارد و تعریف های متعددی برای آن ذکر شده است (جنینگز، 1987). هنر،فعالیت و اشتیاق یا غریزه انسانی که در نمایش تجلی می یابد، چنان در ژرفای تار و پود انسان و پی گرفت های وی تنیده شده اند که تعیین یک حد و مرز قاطع بین فعالیت های عام تر و نمایش تقریبا ناممکن است (تعاونی، 1382). بسیاری از مردم ، نمایش و تئاتر را با هم مرتبط می دانند اما در حقیقت این دو مفهموم متفاوتند. نمایش یک نجربه شخصی است (کلمه از واژه یونانی Draoمی آید به معنای I Do یا I struggle). تئاتر در ارتباط با تجربه با دیگران شکل می گیرد (واژه ای که از کلمه یونانی Theatronمی آید به معنای مکانی برای نمایش دادن (دیدن) (کاسون،2006). نمایش را می توان کنشی تقلیدی دانست،کنشی برای تقلید و بازنمایی رفتار بشر. عاملی که نمایش را نمایش می سازد، دقیقا بیرون و فراسوی واژه ها قرار دارد و عبارت از کنش یا عملکردی است که به اندیشه مفهوم مورد نظر پدید آورنده اثر، تحقق کامل می بخشد. هنر نمایش عینی ترین و ملموس ترین شکل باز آفرینی موقعیت ها و روابط انسانی است زیرا نمایش بر خلاف قالب های روایتی که بازگویی رویدادهای گذشته و خاتمه یافته گرایش دارند،در ابدیت زمان حال جاری است؛ در اکنون و اینجا نه در آن وقت ها و آن جاها (وینیکات، 1974). بالعکس، تئاتر اجرای آگاهانه یک متن یا یک موضوع از پیش تعیین شده است که هدف های متعددی را دنبال می کند؛تئاتر آموزش می دهد،ارشاد میکند،سرگرم میکندو نیز در دراه کشف جهان و الهام بخشیدن به تماشاگران گام بر میدارد. بنابراین تئاتر وسیله ای می شود که انسان توسط آن جان خود را تعریف می کند، یا از طریق آن از واقعیت های تلخ می گریزد (براکت،1977).


مبانی نظری و پیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتار های جنسی انسان

مبانی نظری وپیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 80 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 54
مبانی نظری وپیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری وپیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

-3 قسمت سوم: نگرش‌ها و انتظارات جنسی

2-3-1 تاریخچه نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان

در طول تاریخ، انسان، حداقل به منظور بقای نسل، ملزم و نیازمند به نزدیک و آمیزش جنسی بوده است. در اعصار گذشته، بشر به جای آنکه اطلاعات در مورد احساسات، تمایلات و رفتارهای جنسی خود را از علم و دانش به دست اورد، تنها تخیل، خرافه، ادبیات و نصایح مذهبی تحریف شده­ی الهی و غیرالهی بهره می­گرفت. بدین سان جنسیت و تمایلات جنسی از معمولی­ترین مجهولات عام و خاص و بزرگ­ترین تعارض بشر، بوده است. با ظهور اسلام، دیدگاه مبتنی بر وحی آسمانی، نسبت به تمایلات جنسی انسان به­طور کلی دگرگون شد. در نظام خانواده در چهارچوب ازدواج ارضای غریزه فطری و الهی جنسی، نه تنها مجاز، بلکه مستحب و گاه واجب شمرده شده و به زن و مرد هر دو، اجازه و امکان تمتع و تفرج از این غریزه فطری و الهی و ارضای این نیاز عینی و واقعی روانی به دو شکل ازدواج دائم و موقت، داده شده است، که به بهترین نحو انسان را از تعارضات اساسی و عقده­های پایدار زمینه ساز بیماریها و اختلالات روانی، ایمن و مصون نگاه داشته، سلامت فرد و جامعه را تضمین می­نماید. به­طور کلی تمایلات و رفتارهای جنسی همواره از دیدگاه علوم مختلف مانند پزشکی، فیزیولوژی، روان­شناسی، مردم­شناسی، جامعه­شناسی و مذهب­شناسی مورد بحث بوده است. اولین کتابی که مورد مطالعه علمی تمایلات و رفتارهای جنسی به چاپ رسید کتاب «آسیب‌های روانی جنسی» تالیف ریچارد ون کرانت ابینگ، روان پزشک آلمانی (1965-1886) بود. از دیگر پیشگامان مطالعه رفتار جنسی، هاولاک الیس و زیگموند فروید (1939-1886) را می­توان نام برد. الیس یک پزشک و روان­شناس بود که شرح مطالعاتش را در 7 کتاب به نام «روان­شناسی جنسی» در سالهای 1897 تا 1928، منتشر کرد. امروزه میل جنسی و سکس وسیله­ای است در خدمت تولید مثل نبوده بلکه بیشتر در جهت کسب اوج لذت جنسی و روانی و به عنوان یک بازی مفرح، مشروع و آرام­بخش تعریف می­شوند.

هر چند سکس مفهومی بین­المللی و جهانی است، اما به هیچ عنوان تفسیری واحد و تعبیری مطلق ندارد. واقعیت آن است که سکس و تمایلات جنسی تعابیری مشخص و تفاسیری خصوصی دارند، که همین تعابیر و تفاسیر منحصر به فرد نیز، در یک فرد ثابت، می­تواند از زمانی به زمان دیگر، ولو با اندک فاصله، متغیر، متنوع و گاه متفاوت و حتی متضاد باشند. این تعابیر و تفاسیر در قالبهای جهان شمول، از پیش تعیین شده و بدون تغییر نمی­گنجد (اوحدی، 1380).

2-3-2 نظریات روان­شناسان و روان­پزشکان مشهور در مورد انگیزه جنسی انسان

2-3-2-1 تمایلات و رفتارهای جنسی انسان از دیدگاه زیگموند فروید

فروید میل جنسی انسان را امری طبیعی و فیزیولوژیک همانند احساس گرسنگی و تشنگی و نیاز به هوا و آب و غذا و خوب می­دانست. او میل جنسی را چنین تعریف نمود: «میل جنسی عبارت ازمفهومی از یک تحریک بدنی و روانی است. منبع آن محرکی است که در یکی ازاعضای بدن وجود دارد و هدف آن ارضاء و به ثمر رساندن تحریک بدنی و روانی است. فروید در آغاز معتقد بود که میل جنسی تنها سائقه­ای است که منشا همه رفتارهای دیگر انسان است ولی پس از چندی در سال 1920 تئوری غریزه دوگانه جنسی و تهاجمی را مطرح ساخت و در بررسی­های نهایی خود، دو گروه بزرگ غریزی را مشخص کرد.

به اعتقاد فروید، انگیزش اساسی رفتار انسان، ماهیتی جنسی دارد. به عبارت دیگر، انسان موجودی لذت طلب است. از سوی دیگر، محدودیت­های عرف حاکم بر جوامع مانعی بر سر راه میل لذت­طلبی انسان است. فروید، روشهایی را شرح می­دهد که انسان بتواند با بهره­گیری از آنها، میان غریزه جنسی و محدودیتهای اجتماعی خویش، سازش خاصی را ایجاد کند. فروید، انگیزه یا میل جنسی را با دو واژه «معقول جنسی» و «هدف جنسی» توضیح می­دهد و منظوری را که میل جنسی در جهت دستیابی به آن است «هدف جنسی» می­نامند (کجباف، 1381).

2-3-2-2 تمایلات و رفتارهای جنسی انسان از دیدگاه آدلر

آدلر نیز همچون یونگ، انگیزه اصلی انسان را میل جنسی نمی­دانست و میل به قدرت و تحکیم و تثبیت «خود» مفهوم انگیزش انسان معرفی نمود و به موضوع «تنازع بقا» بیشتر از موضوع اسطوره­ها و سمبل­ها اعتقاد داشت. آدلر برخلاف فروید پدیده پرخاشگری غیرجنسی را مورد توجه قرار داده و این استعدادها را به صورت سادیسم- مازوخیسم در نظر نمی­گرفت بلکه از آن بعنوان «احساس حقارت» و «آزادی قدرت» یاد می‌کرد و فقط به جنبه­های معقول این پدیده­ها می­نگریست. آدلر برخلاف فروید معتقد بود که کشش فرزند به والد غیرهمجنس، زیستگاه جنسی ندارد بلکه واکنشی است که فرد در برابر احساس ضعف، انزوا و ترس از خود نشان می­دهد. بعدها این کشش به سوی فرد قوی­تر ممکن است به­صورت تملک شهوانی درآید و موجب عقده­های ادیپ الکترا به گونه­های واقعی گردد (اسلامی نسب، 1376، اوحدی، 1384، دژکام، 1384).

2-3-2-3 تمایلات و رفتارهای جنسی آزادیدگاه مزلو

مزلو همچون روانشناسان دیگر ارضای میل جنسی را برای بقای نسل لازم و ضروری می‌داند. در دیگاه مزلو، نیاز به ارضای حنسیهمردیف نیاز به پاسخگویی به انگیزش‌هایی همچون چون نیاز به به هوا، تشنگی، گرسنگی ونیاز به خواب در رده‌های نیازهای فیزیولوژیک یا همان نیازهای اساسی واولیه وزیربنایی انسان وهر موجود زنده دیگر می‌باشد. به اعتقاد مزلو، رابطه جنسی همچون عشق جایگاه ویژه‌ای در اصول روانشناختی انسان به خصوص انسانهایی با درجات بالای سلامت روانی دارد (دژکام، 1384).

مزلو در این باره می‌گوید: « اشتیاق به ارتباط جنسی نه تنها فیزیکی بلکه روانشناختی نیز هست وخود آن را پیامی به مثابه ذوق و شوق خاصی جهت خلوت کردن با محبوب بیان می‌کند. کیفیت ارضای جنسی و عاشقانه در افراد سالم با گذشت زمان تکامل می‌باید.

مزلو رفتار جنسی را در خود آگاهی فرد می‌داند که گاهی مقاصد و اهداف ناخودآگاه را براورده می‌سازد وریشه‌هایی در ناخودآگاهی دارد. مزلو، ارگاسم را در افراد سالم بااهمیت‌تر از ارگاسم در افراد عادی می‌داند. در افراد سالم ارگاسم اغلب یک تجربه ژرف اسرارآمیز است وبا این همه، این افراد نداشتن رابطه جنسی را به آسانی تحمل می‌کنند، زیرا در سلسله مراتب نیازها، عشق در مراتب بالاتری از میل و نیاز جنسی قرار دارد اما هنگامی که نیاز به عشق برآورده شد، نیازهای پایینتر نیزشادی‌آور خواهد بود (اسلامی نسب، 1376).

2-3-3 عوامل روانی جنسی

غریزه جنسی یکی از غرایز مهم بشری است. منشا بسیار از تحولات زندگی انسان واقع می‌شود. در اسلام میزان استفاده معقول و سنجیده از لذتهای دنیوی و معنوی برای انسان فطری و جز شئون سعادت وخوشبختی تلقی گردیده و خداوند خلقت انسان را بر اساس زوجیت قرار داده و برای هر یک ازمرد و زن همسری آفرید تا با کمک هم نیازهای یکدیگر را رفع کنند و آرامش روانی و محبت میان آن دو به وجود آید. خلقت انسان به شکل دوجنس مذکر و مونث را نکاح به عنوان امری ضروری و فطری میان مردو زن روشن می‌سازد.

رفتار جنسی متنوع است وجندین عامل آن را تعیین می‌کند. این رفتار تحت تأثیر روابط با دیگران شرایط زندگی وفرهنگ محیط اطراف قرار می‌گیرد. تمایلات جنسی، عوامل شخصیتی، ساختار زیستی و حس عمومی فرد از خویشتن، ارتباط تنگاتنگی دارد و شامل ادراک مردانگی یا زنانگی بوده و بازتاب تجارب رشدی فرد در مورد رابطه جنسی درطول عمرش است تمایلات جنسی هر شخص بستگی به چهار عامل روانی جنسی پیوسته به هم دارد، 1- هویت جنسی 2- نقش جنسی 3- جهت‌گیری جنسی 4- رفتار جنسی.

1- هویت جنسی

جنسیت به الگوی حصوصیات زیستی، کرموزوم‌ها و دستگاه تناسلی جنسی و دستگاه تناسلی داخلی، ترکیب غدد جنسی و خصوصیات ثانویه اطلاق می‌گردد. در رشد طبیعی این خصوصیات الگویی منجسم به وجود می‌آورند و به طوری که شخص در مورد جنسیت خود تردیدی ندارند و هویت جنسی به احساس مردانگی و زنانگی فرد گفته می‌شود هرکودکی تا سن2 تا 3 سالگی اعتقاد محکمی در مورد مونث یا مذکر بودن خود پیدا کند.

2- نقش جنسی

کودک پس از کسب هویت سعی می‌کند با الگوی‌گیری از والدین رفتار خود را متناسب با جنسیت خود بروز دهد. در هر فرهنگی یک سری رفتارهایی را متناسب با جنسیت مذکر یا مونث می‌دانند و فرد نیز پس از دست‌یابی به هویت به نمایش این رفتارها می‌پردازد.



مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان درمانی حمایتی گروهی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان درمانی حمایتی گروهی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 98 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان درمانی حمایتی گروهی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان درمانی حمایتی گروهی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

1.1 روان درمانی حمایتی گروهی

روان درمانی چیست؟

روان درمانی به شیوه هایی گفته می شود که در آن مشکلات روانی و عاطفی از طریق بیان مشکلات به یک درمانگر و گفتگو با او درمان می گردد. روان درمانگر به شناخت شما از خود و بهتر شدن توانایی مقابله تان کمک می کند (پروچاسکا و جان نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1383).

سابقه فرهنگی - تاریخی روان درمانی

بقراط روان درمانی علمی- تجربی را از پیش خبر داده بود. این روش از اواسط قرن هیجده بطور مستمر در دنیای غرب مورد استفاده قرار داشته است. آنتوان مسمر نخستین کسی بود که روش درمانی خود را استفاده علمی از خواب مصنوعی حیوان نامید. با آن که نظریه‌های او بی‌اعتبار قلمداد شدند، روان درمانی علمی- تجربی به شکل هیپنوتیزم ادامه یافت و بعد به لطف نبوغ فروید از شهرتی همگانی برخوردار گردید. در دهه‌های اخیر روان درمانی علمی- تجربی با استفاده از نظریه‌های پاولف و اسکنیر و نظریه‌های شناختی بیش از پیش گسترش یافته است (پروچاسکا و جان نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1383).

انواع روان درمانی

روان درمانی انواع خاص بسیاری دارد و تقسیم بندیهای مختلفی بر مبناهای مختلف برای آن صورت گرفته است. از یک تقسیم بندی که طول زمانی روان درمانی مورد توجه بوده روان درمانی را به دو نوع بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی کرده‌اند. در تقسیم بندی دیگری بر حسب تعداد افراد شرکت کننده در روان درمانی دو نوع روان درمانی فردی و روان درمانی گروهی را معرفی کرده‌اند. مهمترین تقسیم بندی بر حسب نوع رویکرد مورد استفاده در طول درمان انجام گرفته است. در این دسته روان درمانی مبتنی بر رویکرد روانکاوی، رفتار درمانی، شناخت درمانی و روان درمانی های مبتنی بر روند انسان گرایانه قرار می‌گیرند (پروچاسکا و جان نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1383).

اهداف روان درمانی عبارتنداز:

  • تغییر الگوهای آسیب زای رفتاری
  • بهبود احساس ارزشمندی
  • حل و فصل تعارض ها

روان درمانی به یاد گرفتن مسائلی در مورد خودتان کمک می کند. در بعضی از موارد، شما یاد می گیرید که چگونه گذشته را درک کرده و آن را با زمان حال تطبیق دهید. در موارد دیگر شما از آن دسته از پاسخ هایتان که مشکلاتی را در زندگی شما ایجاد می کنند آگاه شده و شیوه های تغییر آنها را یاد می گیرید (پروچاسکا و جان نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1383).

روان درمانی حمایتی

پورافکاری (1389) رواندرمانی حمایتی را اینگونه تعریف می کند: " نوعی رواندرمانی که به منظور کمک به بیماران در جریان بحران های ناشی از مسایل اجتماعی یا بیمـاری جسمی مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین به منظور رفـع ناراحتی های ناشی از بیماری روانی و جسمی طولانی یا نقص های فیزیکی بکار برده می شود ." به نظر محققین، رواندرمانی گروهی حمایتی در عمل، ملاقات گروهی از افراد همدرد است، در جلسات منظم که طی آن شرکت کنندگان درباره شرایط خاص و دشواری های که در آن قرار دارند، مشکلات و مسایلی که با آنها روبرو هستند و تجربه های شخصی خود در خصوص شیوه های روبرو شدن و حل این مسایل و مشکلات با یکدیگر گفتـگو و تبادل نظر می پردازند، اطلاق می شود. با عنایت به مسائل بالا، رواندرمانی حمایتی را می توان به عنوان شیوه ای از درمان تعریف نمود که درمانگر آن را به کار می گیرد تا به هنگامی که بیمار ستقلاً نمی تواند زندگی خود را اداره نماید، او را محافظت نماید (اسلامی نسب، 1374).

اهداف رواندرمانی حمایتی چیست؟

هدف های درمانی به بسیاری از ویژگی های بیمار مانند سن، تشخیص و پیش آگهی بستگی دارد. اما اهداف مشترک درمان عبارتند از:

الف) تقویت کارکرد بهینه روانشناختی و اجتماعی بیمار از طریق بازپروری و تقویت توانایی های او برای اداره زندگیش.

ب) تقویت هر چه بیشتر احترام به خویش و عزت نفس در بیمار.

ج) آگاه نمودن بیمار نسبت به واقعیت محدودیت ها و آن چه دست یافتنی یا دست نیافتنی (مثل محدودیت های شخصی خودش و محدودیت های درمان).

د) پیشگیری از بازگشت مجدد بیماری و تلاش برای جلوگیری از پسرفت یا بستری شدن دوباره بیمار.

ه) توانا ساختن بیمار تا آن میزان از درمان حرفه ای را طلب کند که به سازگار هر چه بهتر او بیانجامد و بدین گونه از وابستگی بی مورد او ممانعت به عمل آید.

و) جابه جایی منبع حمایت (نه لزوماً تمامی آن) از کارشناس بهداشتی به خانواده یا دوستان به شرط آن که خانواده و دوستان قابل دسترس باشند و بتوانند نقش حامی را ایفا نمایند (بلوخ، ترجمه صاحبی، 1377).

موارد کاربرد

رواندرمان حمایتی در خصوص آن گروه از بیماران روانی به کار می رود که هم به لحاظ عاطفی و هم به لحاظ روابط انسانی دچار مشکل جدی هستند و امید نمی رود که بهبودی اساسی یابند. این گروه صرفاً به دلیل ناتوانی های خود بدون دریافت کمک بیرونی قادر نیستند به راحتی زندگی را ادامه دهند. تحمل استرس های زندگی را ندارند و گاهی حتی برای چیزهای بسیار ساده و پیش پا افتاده توقع کمک دارند. دوستان و بستگانی که بتوانند منبع حمایت باشند یا در دسترس نیستند و یا نمی توانند از عهده نیازهای فراوان بیمار برآیند. وخامت اوضاع آن ها و آسیب پذیری شخصیتشان، اشکال دیگر رواندرمانی را که عنصر اصلی درمان در آن ها بصیرت دادن به بیمار است، غیر ممکن می کند. از منظر تشخیص سنتی، این بیماران روان پریش های مزمن، افسردگی های بازگشت کننده و مزمن، بویژه آن هایی که اضطراب فراگیر و یا ویژگی های خود بیمارانگاری دارند و نمونه های اختلالات شخصیتی شدید را شامل می شوند. گروه آخر شامل افرادی چون پارانوییدها، هیستریک ها، منفعل وابسته بی کفایت و یا آن هایی که واجد خصوصیات اسکیزوییدی هستند، اما عموماً عملکردشان در روابط اجتماعی نابسامان بوده، در رویارویی با مسائل مختلف زندگی ناتوان هستند.