همه فایل

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

همه فایل

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتار های جنسی انسان

مبانی نظری وپیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 80 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 54
مبانی نظری وپیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری وپیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

-3 قسمت سوم: نگرش‌ها و انتظارات جنسی

2-3-1 تاریخچه نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان

در طول تاریخ، انسان، حداقل به منظور بقای نسل، ملزم و نیازمند به نزدیک و آمیزش جنسی بوده است. در اعصار گذشته، بشر به جای آنکه اطلاعات در مورد احساسات، تمایلات و رفتارهای جنسی خود را از علم و دانش به دست اورد، تنها تخیل، خرافه، ادبیات و نصایح مذهبی تحریف شده­ی الهی و غیرالهی بهره می­گرفت. بدین سان جنسیت و تمایلات جنسی از معمولی­ترین مجهولات عام و خاص و بزرگ­ترین تعارض بشر، بوده است. با ظهور اسلام، دیدگاه مبتنی بر وحی آسمانی، نسبت به تمایلات جنسی انسان به­طور کلی دگرگون شد. در نظام خانواده در چهارچوب ازدواج ارضای غریزه فطری و الهی جنسی، نه تنها مجاز، بلکه مستحب و گاه واجب شمرده شده و به زن و مرد هر دو، اجازه و امکان تمتع و تفرج از این غریزه فطری و الهی و ارضای این نیاز عینی و واقعی روانی به دو شکل ازدواج دائم و موقت، داده شده است، که به بهترین نحو انسان را از تعارضات اساسی و عقده­های پایدار زمینه ساز بیماریها و اختلالات روانی، ایمن و مصون نگاه داشته، سلامت فرد و جامعه را تضمین می­نماید. به­طور کلی تمایلات و رفتارهای جنسی همواره از دیدگاه علوم مختلف مانند پزشکی، فیزیولوژی، روان­شناسی، مردم­شناسی، جامعه­شناسی و مذهب­شناسی مورد بحث بوده است. اولین کتابی که مورد مطالعه علمی تمایلات و رفتارهای جنسی به چاپ رسید کتاب «آسیب‌های روانی جنسی» تالیف ریچارد ون کرانت ابینگ، روان پزشک آلمانی (1965-1886) بود. از دیگر پیشگامان مطالعه رفتار جنسی، هاولاک الیس و زیگموند فروید (1939-1886) را می­توان نام برد. الیس یک پزشک و روان­شناس بود که شرح مطالعاتش را در 7 کتاب به نام «روان­شناسی جنسی» در سالهای 1897 تا 1928، منتشر کرد. امروزه میل جنسی و سکس وسیله­ای است در خدمت تولید مثل نبوده بلکه بیشتر در جهت کسب اوج لذت جنسی و روانی و به عنوان یک بازی مفرح، مشروع و آرام­بخش تعریف می­شوند.

هر چند سکس مفهومی بین­المللی و جهانی است، اما به هیچ عنوان تفسیری واحد و تعبیری مطلق ندارد. واقعیت آن است که سکس و تمایلات جنسی تعابیری مشخص و تفاسیری خصوصی دارند، که همین تعابیر و تفاسیر منحصر به فرد نیز، در یک فرد ثابت، می­تواند از زمانی به زمان دیگر، ولو با اندک فاصله، متغیر، متنوع و گاه متفاوت و حتی متضاد باشند. این تعابیر و تفاسیر در قالبهای جهان شمول، از پیش تعیین شده و بدون تغییر نمی­گنجد (اوحدی، 1380).

2-3-2 نظریات روان­شناسان و روان­پزشکان مشهور در مورد انگیزه جنسی انسان

2-3-2-1 تمایلات و رفتارهای جنسی انسان از دیدگاه زیگموند فروید

فروید میل جنسی انسان را امری طبیعی و فیزیولوژیک همانند احساس گرسنگی و تشنگی و نیاز به هوا و آب و غذا و خوب می­دانست. او میل جنسی را چنین تعریف نمود: «میل جنسی عبارت ازمفهومی از یک تحریک بدنی و روانی است. منبع آن محرکی است که در یکی ازاعضای بدن وجود دارد و هدف آن ارضاء و به ثمر رساندن تحریک بدنی و روانی است. فروید در آغاز معتقد بود که میل جنسی تنها سائقه­ای است که منشا همه رفتارهای دیگر انسان است ولی پس از چندی در سال 1920 تئوری غریزه دوگانه جنسی و تهاجمی را مطرح ساخت و در بررسی­های نهایی خود، دو گروه بزرگ غریزی را مشخص کرد.

به اعتقاد فروید، انگیزش اساسی رفتار انسان، ماهیتی جنسی دارد. به عبارت دیگر، انسان موجودی لذت طلب است. از سوی دیگر، محدودیت­های عرف حاکم بر جوامع مانعی بر سر راه میل لذت­طلبی انسان است. فروید، روشهایی را شرح می­دهد که انسان بتواند با بهره­گیری از آنها، میان غریزه جنسی و محدودیتهای اجتماعی خویش، سازش خاصی را ایجاد کند. فروید، انگیزه یا میل جنسی را با دو واژه «معقول جنسی» و «هدف جنسی» توضیح می­دهد و منظوری را که میل جنسی در جهت دستیابی به آن است «هدف جنسی» می­نامند (کجباف، 1381).

2-3-2-2 تمایلات و رفتارهای جنسی انسان از دیدگاه آدلر

آدلر نیز همچون یونگ، انگیزه اصلی انسان را میل جنسی نمی­دانست و میل به قدرت و تحکیم و تثبیت «خود» مفهوم انگیزش انسان معرفی نمود و به موضوع «تنازع بقا» بیشتر از موضوع اسطوره­ها و سمبل­ها اعتقاد داشت. آدلر برخلاف فروید پدیده پرخاشگری غیرجنسی را مورد توجه قرار داده و این استعدادها را به صورت سادیسم- مازوخیسم در نظر نمی­گرفت بلکه از آن بعنوان «احساس حقارت» و «آزادی قدرت» یاد می‌کرد و فقط به جنبه­های معقول این پدیده­ها می­نگریست. آدلر برخلاف فروید معتقد بود که کشش فرزند به والد غیرهمجنس، زیستگاه جنسی ندارد بلکه واکنشی است که فرد در برابر احساس ضعف، انزوا و ترس از خود نشان می­دهد. بعدها این کشش به سوی فرد قوی­تر ممکن است به­صورت تملک شهوانی درآید و موجب عقده­های ادیپ الکترا به گونه­های واقعی گردد (اسلامی نسب، 1376، اوحدی، 1384، دژکام، 1384).

2-3-2-3 تمایلات و رفتارهای جنسی آزادیدگاه مزلو

مزلو همچون روانشناسان دیگر ارضای میل جنسی را برای بقای نسل لازم و ضروری می‌داند. در دیگاه مزلو، نیاز به ارضای حنسیهمردیف نیاز به پاسخگویی به انگیزش‌هایی همچون چون نیاز به به هوا، تشنگی، گرسنگی ونیاز به خواب در رده‌های نیازهای فیزیولوژیک یا همان نیازهای اساسی واولیه وزیربنایی انسان وهر موجود زنده دیگر می‌باشد. به اعتقاد مزلو، رابطه جنسی همچون عشق جایگاه ویژه‌ای در اصول روانشناختی انسان به خصوص انسانهایی با درجات بالای سلامت روانی دارد (دژکام، 1384).

مزلو در این باره می‌گوید: « اشتیاق به ارتباط جنسی نه تنها فیزیکی بلکه روانشناختی نیز هست وخود آن را پیامی به مثابه ذوق و شوق خاصی جهت خلوت کردن با محبوب بیان می‌کند. کیفیت ارضای جنسی و عاشقانه در افراد سالم با گذشت زمان تکامل می‌باید.

مزلو رفتار جنسی را در خود آگاهی فرد می‌داند که گاهی مقاصد و اهداف ناخودآگاه را براورده می‌سازد وریشه‌هایی در ناخودآگاهی دارد. مزلو، ارگاسم را در افراد سالم بااهمیت‌تر از ارگاسم در افراد عادی می‌داند. در افراد سالم ارگاسم اغلب یک تجربه ژرف اسرارآمیز است وبا این همه، این افراد نداشتن رابطه جنسی را به آسانی تحمل می‌کنند، زیرا در سلسله مراتب نیازها، عشق در مراتب بالاتری از میل و نیاز جنسی قرار دارد اما هنگامی که نیاز به عشق برآورده شد، نیازهای پایینتر نیزشادی‌آور خواهد بود (اسلامی نسب، 1376).

2-3-3 عوامل روانی جنسی

غریزه جنسی یکی از غرایز مهم بشری است. منشا بسیار از تحولات زندگی انسان واقع می‌شود. در اسلام میزان استفاده معقول و سنجیده از لذتهای دنیوی و معنوی برای انسان فطری و جز شئون سعادت وخوشبختی تلقی گردیده و خداوند خلقت انسان را بر اساس زوجیت قرار داده و برای هر یک ازمرد و زن همسری آفرید تا با کمک هم نیازهای یکدیگر را رفع کنند و آرامش روانی و محبت میان آن دو به وجود آید. خلقت انسان به شکل دوجنس مذکر و مونث را نکاح به عنوان امری ضروری و فطری میان مردو زن روشن می‌سازد.

رفتار جنسی متنوع است وجندین عامل آن را تعیین می‌کند. این رفتار تحت تأثیر روابط با دیگران شرایط زندگی وفرهنگ محیط اطراف قرار می‌گیرد. تمایلات جنسی، عوامل شخصیتی، ساختار زیستی و حس عمومی فرد از خویشتن، ارتباط تنگاتنگی دارد و شامل ادراک مردانگی یا زنانگی بوده و بازتاب تجارب رشدی فرد در مورد رابطه جنسی درطول عمرش است تمایلات جنسی هر شخص بستگی به چهار عامل روانی جنسی پیوسته به هم دارد، 1- هویت جنسی 2- نقش جنسی 3- جهت‌گیری جنسی 4- رفتار جنسی.

1- هویت جنسی

جنسیت به الگوی حصوصیات زیستی، کرموزوم‌ها و دستگاه تناسلی جنسی و دستگاه تناسلی داخلی، ترکیب غدد جنسی و خصوصیات ثانویه اطلاق می‌گردد. در رشد طبیعی این خصوصیات الگویی منجسم به وجود می‌آورند و به طوری که شخص در مورد جنسیت خود تردیدی ندارند و هویت جنسی به احساس مردانگی و زنانگی فرد گفته می‌شود هرکودکی تا سن2 تا 3 سالگی اعتقاد محکمی در مورد مونث یا مذکر بودن خود پیدا کند.

2- نقش جنسی

کودک پس از کسب هویت سعی می‌کند با الگوی‌گیری از والدین رفتار خود را متناسب با جنسیت خود بروز دهد. در هر فرهنگی یک سری رفتارهایی را متناسب با جنسیت مذکر یا مونث می‌دانند و فرد نیز پس از دست‌یابی به هویت به نمایش این رفتارها می‌پردازد.



مبانی نظری و پیشینه تحقیق رفتار های تکانشی وتکانشگری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق رفتارهای تکانشی وتکانشگری
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 77 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
مبانی نظری و پیشینه تحقیق رفتارهای تکانشی وتکانشگری

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه تحقیق رفتارهای تکانشی وتکانشگری

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

تکانشگری:

خصوصیات شخصیتی می توانند نقش مهمی در توزیع تفاوت های فردی موثر در اختلالات متعدد را بازی کنند. یکی از خصیصه های شخصیتی که هم در جامعه بهنجار و هم در سطح بالینی می تواند مورد توجه قرار گیرد، تکانشگری است. رفتار های تکانشی جزء مهمی از رفتارهای روزانه ما هستند. این رفتارها که به آن ها، رفتارهای مخاطره آمیز یا مخاطره جویانه هم گفته می شود، طیف وسیعی از اعمالی را شامل می شود که روی آنها تامل کمتری صورت گرفته، به صورت نابالغ بروز می یابند، از خطر پذیری بالایی برخوردارند و در بسیاری از موارد در نهایت با وجود پاداش های آنی، عواقب نامناسبی را به همراه دارند ( مکری،1387). به عبارتی منظور از تکانشگری، "عمل بدون تفکر" و "عمل بدون ارزیابی پیامدها" است (اتلت ، 2007).

ویژگی های رفتار تکانشی

تکانشگری و رفتار تکانشی دارای سه ویژگی اساسی است که آن را از اصطلاحات مشابهی مانند بیش واکنشی جدا می کند. این رفتارها شتاب زده، برنامه ریزی نشده، بدون فکر و مستعد اشتباه هستند؛ در حالی که در بیش واکنشی به جای تاکید بر سرعت بروز عکس العمل، تاکید بر شدت و زمانی است که عکس العمل رخ می دهد (سوان و هولاندر، 2002 به نقل از اختیاری، رضوان فرد، و مکری،1387). همچنین نوع رفتارهای تکانشی برخلاف رفتارهای اجباری است که فرد بر وجود رفتار آگاهی دارد، و هدف از رفتار، نه کسب لذت، بلکه عموما دوری از یک اضطراب می باشد، همینطور متفاوت از رفتارهایی است که ناشی از نارسایی در داوری و تصمیم گیری است که در آن فرد در مرحله قضاوت اختلال دارد (مولر و همکاران، 2001).

فرایند تصمیم گیری یا برگزیدن یک گزینه از میان چندین گزینه، جهت مدیریت شرایط ایجاد شده، یکی از عالی ترین پردازش های شناختی به شمار می رود. تکانشگری، گونه ای ویژه از این فرایند می باشد، که به عنوان تصمیم گیری مخاطره آمیز شناخته می شود. این تصمیم گیری در شرایطی پردازش می شود که شخص با گزینه هایی روبرو می گردد که انتخاب آن ها باری از سود وزیان را در حال یا آینده به دنبال دارد. تصمیم گیری مخاطره آمیز اهمیت بالایی در زندگی فردی و اجتماعی افراد داشته، و اختلال در آن هسته اصلی پدیده تکانشگری و رفتارهای تکانشی را به دنبال دارد. رفتارهای تکانشی که در برخی رویکردها رفتارهای مخاطره آمیز نیز خوانده می شوند، عملکردهایی هستند که اگر چه تا اندازه ای با آسیب یا زیان های احتمالی همراه هستند، اما امکان دست یابی به گونه های پاداش را نیز فراهم می آورند.

رفتار تکانشی به وسیله تعاریف دارای وجه اشتراک و گاهی هم، متناقض تشریح شده اند. برخی از این تعاریف شامل: رفتار بدون تفکر کافی؛ عمل به غریزه بدون مهار ایگو و عمل سریع ذهن بدون دور اندیشی و قضاوت هشیار می باشند. بنابراین تکانشگری می تواند نقطه عطف بسیاری از اختلالات و آسیب های اجتماعی مثل خشونت، قمار، بازی های بیمارگونه، سوء مصرف مواد، رفتارهای پرخطر جنسی و اختلالات شخصیت مرزی و ضد اجتماعی باشد.

بنابر آنچه گفته شد، گاه تکانشگری را معادل کاهش ارزش تعویقی تعریف می کنند. یعنی تمایل به انتخاب پاداش های کم ولی سریع، در برابر پاداش های بزرگ تر ولی دیررس( ریچاردز، زانگ، میچل و دویت، 1999). بنابراین فردی که در برابر تاخیر در ارضاء شدن، حاضر به پذیرفتن مقادیر کمتری از پاداش می شود، تکانشگرتر است( لوگو،1998؛ هیمن، 1996).

ابعاد تکانشگری

تکانشگری دارای یک ساختار چند بعدی است که ابعادی مانند جهت دهی به زمان حال، کاهش تدریجی پاداش تاخیری، مهار گسیختگی رفتاری، خطر پذیری، هیجان طلبی، حساسیت به پاداش، مستعد بی حوصلگی بودن، لذت جویی، ضعف برنامه ریزی و... است. تکانشگری به عنوان صفت شخصیتی پایه (هرپرتز و سس، 1997) با تعیین کنندگی زیستی (هیث و دیگران، 1994 به نقل از اتلت و دیگران، 2007) هم در نظر گرفته شده است.

رفتارهای تکانشگری به عملکردهایی اطلاق می شوند که اگرچه با درجاتی از آسیب یا ضرر بالقوه همراهند، احتمال دستیابی به انواعی از پاداش های زود هنگام را نیز دارا می باشند. این رفتارها باید دارای سه ویژگی زیر باشند:

الف) انتخاب بین دو یا چند گزینه با پاداش احتمالی

ب) همراهی یکی از گزینه ها با احتمال رویداد عواقب و نتایج ناگوار

ج) نامعلوم بودن احتمال نتایج و عواقب ناگوار در زمان وقوع رفتار (اتلت و دیگران، 2007).

در کنار مفهوم تکانشگری، مفاهیمی مانند مخاطره جویی (آیزنک و همکاران، 1985)، هیجان طلبی (زاکرمن،1994)، و رفتارهای مخاطره جویانه نیز مطرح می باشد، که این مفاهیم عموما مفاهیمی اختصاصی تر همچون نوجویی (زاکرمن، 1994)، آسیب گریزی و پاداش طلبی را به دنبال خواهند داشت (هیث و دیگران، 1994 به نقل از اتلت و دیگران، 2007)


2-1-1-1- رویکردهای مختلف در تحلیل رفتارهای تکانشگری

ویژگی "تکانشگری" در چند دیدگاه نظری مورد بررسی قرار گرفته است که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم.

رویکرد شخصیت شناسانه

دیکمن (1990)، دو نوع تکانشگری را از هم متمایز ساخت:

الف) «تکانشگری غیرکارکردی» یا گرایش به انجام عملی با کمترین آینده نگری که بروز مشکلات را در پی دارد، ب) «تکانشگری کارکردی» (کنشی) یا گرایش به انجام عملی با کمترین آینده نگری، زمانی که همه شرایط بهنجار است (به نقل از اختیاری و همکاران، 1387). دیکمن، کژکنشی را به سه گروه جداگانه تقسیم می کند: 1- تکانشگری توجهی: بررسی ها نشان داده است که این گروه از افراد تکانشگر نسبت به بقیه، زمان آمادگی کمتری برای تمرکز کردن روی تکالیف صرف می کنند، اما در بخش هایی که نیاز به تعویض سریع تمرکز از مطلبی به مطلب دیگر می باشد، بهتر از بقیه عمل می کنند.

2- تکانشگری بازتابی: این تکانشگری به صورت نبود هماهنگی میان یک محرک محیطی و پاسخ فرد تعریف می شود. به نظر می رسد این نوع، نوع توجهی را هم در بر می گیرد. 3-تکانشگری مهارگسیخته: اختلال در مهار برخی پاسخ ها به از دست دادن پاداش می انجامد که در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. مقیاس تکانشگری بارت، در محدوده این رویکرد قرار می گیرد، که در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته است.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 87 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 44
مبانی نظری و پیشینه تحقیق خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

-1 تعریف خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی

  • 2-1-1 خود :
  • با مرور اجمالی نظریه‌ها و به طور کلی در روانشناسی معاصر، اصطلاح خود به دو معنای مختلف به کار می‌رود. از یک طرف به عنوان گرایش‌ها و احساس‌های فرد راجع به خودش و از طرف دیگر به عنوان گروهی از فرایندهای روانی که رفتار را کنترل و تنظیم می‌کنند (هال و لیندزی، 1970 ؛ به نقل از نصری، 1383).
  • · 2-1-2 خود پنداره :
  • از نظر بسیاری از نظریه‌پردازان، از جمله کارل راجرز، خودپنداره مهمترین جنبه واحد از شخصیت یک فرد می‌باشد. حقیقت آن است که مردم بیش از آن‌چه که به دیگران علاقه دارند، به خود علاقه‌مندند. به طور خلاصه می‌توان گفت که خودپنداره چارچوبی شناختی است که به واسطه آن به سازمان‌بندی آن‌چه که درباره خویش می‌دانیم، می‌پردازیم و اطلاعاتی را که به خود مربوط می‌شود، بر پایه آن پردازش می‌کنیم. این قبیل «طرحواره‌های خود» دربرگیرنده مؤلفه‌های خاصی نیز می‌باشند که در نقش گرایش‌های شخصیت عمل می‌کنند. سه مورد از این مؤلفه‌ها عبارتند از: تفاوت‌های فردی در شیوه‌ی ارزشیابی خود، باور کردن خود برای تلاش در جهت دستیابی به اهداف مطلوب و علاقه نشان دادن به میزان اثر گذاشتن بر روی دیگران از طریق رفتارهای خود (صالحی‌فدردی، 1373).
  • مفهوم خودپنداره مجموعه استنباط‌هایی است که یک شخص براساس تجربیات خودش درباره خود دارد. بنابراین خودپنداره یک فرد ممکن است از مشاهداتی که او از خودش دارد و توصیف‌های سایر مردم از او باشد. تجربه‌ای که خود با خودپنداره شخص ناهماهنگ باشد غالباً ایجاد تشویش می‌کند. در درون شخصیت یک فرد، تصویر خود، یک متغیر واسطه‌ای بین تجربیات فرد و متغیر تابع رفتار است. یک فرد براساس تصوری که از خودش دارد رفتار و تأثیرات محیطی اش او را تفسیر می‌کند (مک‌رونالد، 1965؛ به نقل از نصری، 1383).
  • خودپنداره، همیشه قابل تغییر است. زیرا در اثر رابطه شخص با محیط، پنداره او از وجود خودش دائماً تغییر می‌کند، ولی این تغییرات در دوران کودکی خیلی زیادتر از دوران بزرگسالی است. اگرچه خودپنداره متغیر است، لیکن در عین حال نیز سعی می‌کند حالت ثبات خود را نگه دارد. در رفتار افراد بشر، ثبات، یکنواختی و توالی قابل ملاحظه‌ای موجود است. این حقیقت حتی زمانی‌که شخص خود را کم‌ارزش و حقیر می‌پندارد نیز وجود دارد. فرد آنچه را که با خودپنداره خویش توافق ندارد قبول نمی کند و به خصوص موقعی که «خود» در شخصی به خطر بیفتد، وی به شدت در مقام مقاومت و مقابله برمی‌آید و از تغییرپذیری احتراز می‌جوید. به عکس در محیط آرام و بی‌خطر، فرد تجارب تازه‌ای می‌طلبد و میل دارد تغییر مطلوب در خود ایجاد کند. خودپنداره برای متخصصان بهداشت روانی نیز اهمیت خاصی دارد. زیرا پندار فرد از شخصیت خود تا اندازه زیادی تصور او راجع به محیطش را تعیین می‌کند و این دو عامل، نوع رفتارهای او را طرح‌ریزی می‌نماید. اگر تصور فرد از خود مثبت و نسبتاً متعادل باشد شخص دارای سلامت روانی است و اگر به عکس خودپنداره شخص منفی و نامتعادل باشد او از لحاظ روانی ناسالم شناخته می‌شود (بیابانگرد، 1373).
  • 2-1-3 خودپنداره بدنی :
  • خودپنداره بدنی یکی از سازه های روانشناختی و یک مفهوم محوری برای روانشناسان سلامت است (زنجانی و همکاران، 1387). اصطلاح خودپنداره بدنی دو بعد ادراکی و نگرشی دارد. مؤلفه ی ادراکی خودپنداره بدنی به چگونه دیدن شکل، اندازه، وزن، چهره، حرکت و اعمالمان مربوط می شود در حالی که مؤلفه ی نگرشی به این موضوع مربوط می شود که ما چه احساسی درباره ی این ویژگی ها داریم و چگونه این احساس ها رفتارمان را هدایت می کند(گلیسون، 2006).
  • خودپنداره بدنی دارای موجودیت و جوهره ای پویا می باشد زیرا دائماً توسط دریافت ها و تجارب جدید تغییر یافته و یا تعدیل می شود. خودپنداره بدنی به مثابه ی پرده ی هدف یا نشانه ای می باشد که شخص مهم ترین احساسات شخصی، اضطراب ها و ارزش هایش را بر روی آن فرافکنی می کند. خودپنداره بدنی می تواند مجموعی از نگرش های خودآگاه و ناخودآگاه فرد نسبت به بدنش باشد که شامل دریافت های حال و گذشته و احساساتی در مورد اندازه، عملکرد، ظاهر و توانایی های بالقوه می شود(پوپ، سولومون و دان،2007).
  • · مفهوم شخص از بدنش بخش اصلی و مهم خودپنداره ی او می باشد. بدن می تواند به صورت کپسول یا پوشینه ای تصور شود که شخص همیشه در آن احاطه شده و از طریق آن با دنیا ارتباط برقرار می کند. شخص با بدنش 24 ساعته از زمان تولد تا مرگ زندگی می کند. این بخش (یعنی بدن) مادی ترین و قابل مشاهده ترین قسمت «خود» می باشد و اگرچه این بخش به تنهایی تمامی حس «خویشتن» را توضیح نمی دهد، در تمام طول زندگی به عنوان پشتیبان و لنگری برای خود آگاهی باقی می ماند (بلینو و همکاران، 2006).
  • · 2-2 موضع گیری نظری در خصوص خود پنداره بدنی:
  • پیدایش خودپنداره به عنوان یک مفهوم نوین روانشناسی به کارهای ویلیمام جیمز، که به عنوان اولین پژوهشگر روانشناسی خود نامیده می شود، باز می گردد. او خودپنداره را به عنوان معادلی برای خود- ارزیابی مفهوم سازی کرد. جیمز خودپنداره را یک صفت در نظر می گرفت و ادعا کرد که هر شخص همواره یک سطح از احساس به خود را تجربه می کند. افراد یک خط پایه از احساس ارزش، اهمیت، دوست داشتن و پذیرش نسبت به خود را دارند. بنابراین از دید جیمز خودپنداره، عاطفی است. سطح ارزش خودپنداره به عنوان صفت در هر شخص از محیط بیرونی فرد کاملاً مستقل است، در مقابل خودپنداره به عنوان حالت در پاسخ به موفقیت ها و شکست ها درزندگی فرد تغییر می کند(گوئیندون، 2010).
  • کولی(1902) بر عاطفی بودن خودپنداره تأکید کرد، او باور داشت که درک خود به واسطه درک قضاوت دیگران تعیین می شود. تصور ما از اینکه چه چیز باشیم با محیط اجتماعی ما گره خورده است. افراد مهم، آینه های اجتماعی هستند که ما برای کشف نظرات آنها در مورد خودمان به آنها خیره شده ایم. ما خود را آنگونه تصور می کنیم که دیگران درمورد ما فکر می کنند، آنگونه که در مورد ویژگی های ما، ظاهر و رفتارما فکر می کنند(به نقل ازگوئیندون، 2010).
  • مید(1934) خود را به عنوان محصول تعامل در نظر گرفت به این معنا که افراد خود را به در بازتاب رفتار دیگران تجربه می کنند، اگر چه مید مستقیماً به مفهوم خودپنداره اشاره نکرد اما او خود ارزیابی را به عنوان یک نگرش نسبت به خود مورد بحث قرار داد. بر عکس جیمز و کولی، دیدگاه مید ماهیت شناختی دارد. او بر این باور است که خود از تعامل مداوم من( بخش فاعلی، شخصی و تجربه کننده خود) با مرا(جنبه مفعولی و اجتماعی خود) رشد می یابد. بخش فاعلی خود تنها آگاهی از تجربیات فکرکردن و احساس کردن فرد از زمان نوزادی تا کنون را شامل می شود. رشد تدریجی بخش مفعولی از زمانی آغاز می شود که کودکان می توانند اشیاء را به صورت متمایز از خودشان درک کنند. از نظر مید افراد خودشان را از طریق ادراکشان از محیط بیرون و اجتماع تجربه می کنند. خود محصول دنیای اجتماعی است. بخش مفعولی خود ویژگی های خود را از نظرگاه دیگران "تعمیم یافته" متمایز می کند. فرمول بندی مید بصورت ضمنی به فرآیندی اشاره می کند که از طریق آن قضاوت های دیگران مهم یک حس کلی از خود- ارزشمندی به عنوان یک فرد را ایجاد می کند. جیمز، کولی و مید باور دارند که تصویر- خود بوسیله محیط اجتماعی، مشخصاً از طریق ادراک ارزیابی هایی دیگران تحت تأثیر قرار می گیرد(به نقل از کمپل، 2006).

چندین نفر از نظریه پردازان پیشگام در حوزه شخصیت نیز در دانش و درک ما در ارتباط با خودپنداره نقش دارند.کارن هورنای(1950) بیان کرد که هر شخص با یک توانایی بالقوه متولد می شود ازطرفی خودپنداره فرد متأثر از میزان موفقیت فرد در دست یافتن به آن توانایی بالقوه است(نقل از کوچ، 2006).


مبانی نظری و پیشینه تحقیق استعداد (تیزهوشی)

مبانی نظری و پیشینه تحقیق استعداد (تیزهوشی)
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42
مبانی نظری و پیشینه تحقیق استعداد (تیزهوشی)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه تحقیق استعداد (تیزهوشی)

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

تیزهوشی

چند تعریف از استعداد (تیزهوشی)

تعریف رنزولی (1998) از استعداد شامل، تأثیر متقابل 3 کیفیت اصلی و ضروری: توان بالاتر از حد متوسط اجرای وظایف، انگیزش ذاتی و خلاقیت می باشد.

طبق تعریف فیدلر (1999) کودکان و نوجوانانی که شواهدی از ظرفیت بالای عملکرد در زمینه هایی همچون هوش، خلاقیت ظرفیت هنری و رهبریت یا در رشته های خاصی از تحصیل از خود نشان می دهند، نیازمند خدمات یا فعالیت هایی هستند که به طور معمول مدارس عرضه نمی کنند تا به طور کامل چنین ظرفیت هایی را رشد و توسعه دهند.

متناوباً، گالاگر (2000) تعریف ذیل را به صورت تعریف که اکثراً پذیرفته اند و تعریفی جامع و به روز از استعداد است را توضیح داد: کودکان و نوجوانان دارای نبوغ بر جسته توان بالقوه ای را برای انجام سطوح بالایی از موفقیت و پیشرفت نشان می دهند، هنگامی که با افراد دیگر هم سن خود، دارای تجربه ای مشابه خود یا محیطی مشابه خود مقایسه شوند. این کودکان و نوجوانان ظرفیت بالای عملکردی را در زمینه های هوش و ذکاوت، خلاقیت و یا هنری از خود نشان می دهند دارای ظرفیت رهبری غیر معمول هستند یا در زمینه های خاص تحصیلی برتری و تفوق دارند. آن ها نیازمند خدمات یا فعالیت هایی هستند که به طور معمول توسط مدارس ارائه نمی شود. قریحه ها و استعدادهای برجسته در کودکان و نوجوانان تمام گروه های فرهنگی در سراسر لایه های اقتصادی و در تمام زمینه های تلاش انسانی یافت می شوند.

تاریخچه ی تیزهوشی و بااستعدادی

صدها سال است که افرادی دارای سهولت زیاد و غیر معمول در زمینه های هوش، ذکاوت و مهارت شناسایی شده اند. دامنه مواردی از این قبیل از آن کسانی که توانایی هایشان در حوزه های علم، فلسفه و هنر سیر می کند (مثل لئوناردو داوینچی) تا حوزه های خاصی از نبوغ مثل نبوغ موسیقی تجدید شده موزات و بتهوون و نبوغ علمی نیوتن، اینشتن و این اواخر، فیزکدان استیون هاوکینز متغیر است. برخی از فرضیه پردازان (مثل گاردنر) در مورد وجود دیگر حوزه های هوش و نبوغ مثل نبوغ جنبشی (واین گرتسکی و تیگر وودز ) استدلال هایی و ادعاهایی کرده اند.

در هر صورت، ارزش و پذیرش اجتماعی چنین افراد با استعداد و توانا به طور قابل توجهی تغییر می یابد و صعود و نزول می کند(جردن، 2005). قبل از تحقیقات ترمن (1995) درر مورد توانای هوش و ذکاوت، عموماً چنین باور می شد که افراد دارای توان غیر معمول و بالای هوش و ذکاوت یا تحصیلی (مدرسه ای) افرادی عجیب و غریب هستند که محکوم به زندگی در انزوا یا حتی زحمت بیهوده هستند.

تحقیقات ترمن در مورد توان هوش و ذکاوت شروع به نشان دادن این امر کرد که چنین افرادی محکوم به بدبختی نیستند و آن ها درست شبیه، اگر نگوییم خیلی شبیه، افراد خوشحال و موفق و نرمال هستند. سه دهه بعد، مسابقه برای (تسخیر) فضا شروع شد و روس ها به طور موفقیت آمیزی اسپانیک را در سال 1957 به فضا پرتاب کردند. این سرآغاز عصر جدیدی در تصدیق، ترغیب و پرورش افراد با استعداد، دارای توان تحصیلی بالا خصوصاً توانایی عملی و ریاضیاتی بود(فیدلر، 1999).

در سال 1972، گزارش مارلند از نیازهای خاص دانش آموزان با استعداد خبر داد. این گزارش شامل تلاش هایی در مقیاس وسیع برای تعیین آن بود که چه شرایطی را مدارس ایالات متحده باید فراهم کند تا رشد هوش، استعداد و قریحه توانمندترین دانش آموزان را افزایش دهند. گزارش مارلند همچنین 6 زمینه را مشخص کرد که در آن دانش آموزان می توانستند با استعداد یا نابغه باشند. 1)توانایی عمومی هوش و ذکاوت، 2)استعداد آکادمیکی (تحصیلی) خاص، 3)تفکر خلاق یا سازنده 4)توانایی رهبری 5)توانایی در هنرهای بصری و اجرایی 6)توانایی روانی- حرکتی(مارلند، 1972 به نقل از فیدلر، 1999).

تا زمان این گزارش، مفهوم با استعداد، در سیستم های مدرسه ناشناخته بود. کمی بعد از گزارش مارلند قانون جاکوب کی جاویتس، قانون آموزش افراد با استعداد و نابغه در سال (1988) تصویب شد. این قانون لزوم فراهم کردن فرصت های مناسب آموزشی برای تمام دانش آموزان با هوش و با استعداد را در ایالات متحده آمریکا تصدیق می کند. این قانون جهت فراهم کردن آموزش خاص افراد با استعداد در ایالات متحده همچنان به توجیه و حمایت و پشتیبانی قانونی ادامه می دهد(فیدلر، 1999).

خصوصیات و ویژگی های مرتبط با افراد با استعداد

طبق نظر سیلورمن (1993)، ویژگی های هوشی و زکاوتی افراد با استعداد شامل موارد ذیل است: توان استدلال استثنایی، کنجکاوی از روی هوش و زکاوت، نرخ سریع فراگیری، مهارت در درک مجردات، فرآیند کامل تفکر، تخیل و تصور روشن، درک زود هنگم اخلاقی، اشتیاقی برای یادگیری، قدرت تمرکز، تفکر تحلیلی، تفکر واگرا، حس شدید به عدالت و ظرفیت تعقل. ویژگی های شخصیتی فهرست شده عبارتند از: بینش آفرینی، نیاز به درک، نیاز به تحریک روانی(ذهنی)، کمال گرایی، نیاز به درک/منطق، حس شوخ طبعی، حساسیت/ همدلی، شدت، پشتکار، خود آگاهی حاد، عدم هم رنگی با جماعت، قوانین پرس و جو/اقتدار، و تمایل به درون گرایی.

تحقیقات نشان داده، که دانش آموزانی که وقت بیشتری از صرف انجام تکالیف منزل و خواندنی های تفریحی می کنند به احتمال زیادتری از نظر تحصیلی با استعدادتر هستند تا آن هایی که این گونه کار نمی کنند. همچنین انتظارات بالای والدین و وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده نیز پیشگوهای مهمی در مورد استعداد هستند(کانستنتوپولاس و همکاران، 2001).

به عنوان یک روش مقایسه، جدول ذیل برگرفته از زابوس (1989) می باشد تا ویژگی های متمایز کننده دانش آموزان خوب و دانش آموزان با استعداد تحصیلی را نشان دهند:

جدول (2-1) مقایسه دانش آموزان خوب و دانش آموزان با استعداد(زابوس،1989، صفحه 98)

دانش آموزان خوب

دانش آموزان با استعداد

پاسخ را می داند .

سوال می پرسد.

علاقمند است.

بسیار کنجکاو است.

با توجه است.

ذهنی و جسم او درگیر است.

ایده های خوبی دارد.

ایده های دیوانه وار و احمقانه دارد.

سخت کار می کند.

بازیگوشی می کند ولی بخوبی امتحان می دهد.

به سوالات پاسخ می دهد.

مفصل بحث می کند و دست ورزی می نماید.

در رأس گروه است.

ماورای گروه است.

با علاقه گوش می دهد.

احساسات قوی و نظرات قوی نشان می دهد.

به راحتی گوش می دهد.

قبلاً همه چیز را می داند .

برای استادی وچیره دستی 6-8 بار تمرین می کند.

تا 2 بار تکرار می کند.

ایده های را درک می کند.

مجردات را می سازد.

از مصاحبت همسالات لذت می برد.

بزرگسالان را ترجیح می دهد.

معانی را به چنگ می آور.

اسنتاج می کند.

وظایفش را کامل می کند.

پروژه ها را شروع می کند.

پذیرا است.

مشتاق است.

به درستی کپی می کند.

یک طرح جدید خلق می کند.

از مدرسه لذت می برد.

از یادگیری لذت می برد.

اطلاعات را جذب می کند.

اطلاعات را دست کاری می کند.

اهل فن است.

مخترع و مبتکر است.

به خوبی حفظ می کند.

حدس زننده خوبی است.

از استقامت و حضور متناوب لذت می برد.

بر پیچیدگی ها پیروز می شود .

هوشیار است.

مشتاقانه مشاهده گر است.

از یادگیری خودش خرسند است.

از خودش بسیار منتقد است.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش مشارکت های مردمی در توسعه شهری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش مشارکتهای مردمی در توسعه شهری
دسته بندی جغرافیا
فرمت فایل docx
حجم فایل 311 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 58
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش مشارکتهای مردمی در توسعه شهری

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

جزئیات:

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

2-1- بررسی تحقیقات انجام شده:.. 15

2-2- مبانی نظری:.. 22

2-2-1- توسعه:.. 22

2-2-2- مفهوم توسعه:.. 23

2-2-3- سیر تاریخی مفهوم توسعه:.. 25

2-2-4- توسعه از منظر صاحب نظران:.. 27

2-2-4-1- رستو:.. 27

2-2-4-2- دادلی سیرز:.. 27

2-2-4-3- مایکل تودارو:.. 28

2-2-5- توسعه شهری:.. 29

2-3- مشارکت:.. 30

2-3-1- مفهوم و معنای مشارکت.. 30

2-3-2- تاریخچه مشارکت:.. 33

2-3-3- طبقه بندی الگو های مشارکت:.. 37

2-3-4- سطوح و تکنیک های مشارکت.. 41

2-3-5- مراحل مشارکت.. 43

2-3-6- اشکال مشارکت: 44

2-3-7- گونه های مشارکت شهروندان:.. 46

2-3-8- مراحل تحول تاریخی مشارکت.. 49

2-3-9- الگوهای مشارکتی تجربه شده در دو دهه اخیر.. 50

2-3-10- مزایای مشارکت.. 52

2-3-11- موانع مشارکت:.. 53

2-3-12- ابعاد نظری مشارکت:.. 55

2-3-12-1- پارادایم واقعیت اجتماعی:.. 55

2-3-12-2- پارادایم تعریف اجتماعی:.. 56

2-3-12-3- پارادایم رفتار اجتماعی:.. 56

2-3-12-3- پارادایم ترکیبی:.. 57

2-3- 13- نظریه های مشارکت پذیری:.. 58

2-3-13-1- نظریه هانتیگتون ونلسون:.. 58

2-3-13-2- نظریه مشارکتی جان ترنر:.. 59

2-3-13-3- نظریه مشارکتی جیمز میجلی:.. 61

2-3-13-4- نظریه مشارکتی اسکات دیوید سون:.. 62

2-3-13-5- نظریه مشارکتی دیوید دریسکل:.. 63

2-3-14- ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻣﺮدﻣﯽ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی و توسعه ﺷﻬﺮی:.. 64

2-3-15- جمع بندی:.. 68

2-3-16- مدل مفهومی تحقیق: 69

در پیشینه تحقیق ابتدا به بررسی برخی تحقیقات انجام شده در ارتباط با موضوع مورد مطالعه در ادامه مبانی نظری تحقیق مورد بررسی قرار می­گیرد.

2-1- بررسی تحقیقات انجام شده:

- بررسی نقش مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با تاکید برطرح مدیریت محله ای (مطالعه موردی محله قلهک ناحیه ٥ منطقه ٣ شهرداری تهران) عنوان تحقیق غلامعلی پور و راشین بصیری است که در اولین همایش شهروندی و مدیریت محله ای ارائه گردیده است. این تحقیق با هدف بررسی میزان تمایل و مشارکت شهروندان در اداره امور محله قلهک و انجام فعالیت های مختلف فرهنگی، اجتماعی و رفاهی تدوین گردیده تا با استفاده از نتایج بدست آمده بتوان راهکارهای مناسب برای تحقق یافتن این امر در راستای مدیریت محلهای را بکار بست. با بهره گیری از پرسشنامه هایی که شامل ١٨ سوال می باشد مشخص شد که میزان اتفاق نظر افراد در ایجاد هویت بخشی، حفظ زیبا سازی و آثار قدیمی محله قلهک و تأثیر در کاهش آسیب های اجتماعی و ارتباط متقابل بین شهرداری و ساکنین و همچنین تمایل ساکنین قلهک در عضویت در کارگروهها بررسی شده است (غلامعلی پور و راشین بصیری، 1387: 87).

- تحلیلی بر سنجش عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری: (مطالعه موردی، منطقه ۴ شهر تبریز) توسط مسعود تقوایی ، رسول بابا نسب ، چمران موسوی انجام گرفته است. این تحقیق با هدف تحلیل سنجش عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و بر اساس یافته ها و نتایج یک بررسی میدانی از منطقه ۴ شهر تبریز تهیه شده است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی ونیز میدانی (پرسشنامه ای) و نوع تحقیق کاربردیتوسعه ای و روش مطالعه اسنادی- تحلیلی وپیمایشی بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق کندال، رگرسیون چند متغیره واسپیرمن است. ودر نهایت ، از این پژوهش نتایج زیر بدست آمده است:

1- ارزیابی شهروندان از پیامدهای مشارکت مثبت بوده، بیشتر شهروندان معتقد بودند که می توانند با مشارکت در مدیریت شهری تاثیرگذار باشند. مطالعات به دست آمده نشان می دهد که بیشترین مشارکت، برگزاری مراسم و جشن های محلی وکمترین مشارکت مربوط به اطلاع رسانی مشکلات به مدیران شهری بوده است.

2- هر چه میزان رضایتمندی افراد از خدمات رسانی مدیران شهری بیشتر باشد به همان میزان تمایل به مشارکت در مدیریت شهری افزایش می یابد که این میزان مشارکت در محدوده مورد مطالعه ۴٢ درصد است.

3- مطالعات به دست آمده نشان می دهد که هر چه احساس مالکیت ، یعنی مدت زمان سکونت ونوع مالکیت (ملکی ) بیشتر باشد به همان اندازه مشارکت افزایش پیدا می کند.مطالعات صورت گرفته، نشان دهنده این است که در محدوده مورد مطالعه، احساس مالکیت تعیین کننده مشارکت در مدیریت شهری است.

4- واینکه وضعیت اقتصادی واجتماعی شهروندان بر مشارکت تعیین کننده است، که با بررسی متغیرهای اقتصادی واجتماعی مشخص شد با بهتر شدن وضعیت اقتصادی واجتماعی میزان مشارکت هم بالا می رود (تقوایی و همکاران، 1388: 101).