همه فایل

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

همه فایل

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش رژیم غذایی در افراد دارای اضافه وزن

مبانی نظری و پیشینه پژوهش رژیم غذایی در افراد دارای اضافه وزن
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 88 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
مبانی نظری و پیشینه پژوهش رژیم غذایی در افراد دارای اضافه وزن

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه پژوهش رژیم غذایی در افراد دارای اضافه وزن

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

مسأله چاقی که امروزه به صورت یکی از مشکلات اساسی زندگی انسان قرن بیست و یکم درآمده است، دارای سابقه‌ای تاریخی بالغ بر بیست هزار سال می‌باشد. تحقیقات باستان شناسی صورت گرفته و نیز وجود تندیس ها و سنگ نوشته هایی منقش به تصاویر افراد چاق، حاکی از آن است که انسان‌هایی که سالها قبل از ما در این دنیا زندگی می‌کرده اند نیز با مفهوم چاقی آشنایی داشته‌اند.گروهی از محققان تغییر در نوع زندگی بشر و نیز تغییر در عادات غذایی انسان‌ها در دوران پالئولیتیک را عامل گسترش چاقی در افراد بشر می‌دانند. در این دوران انسان‌ها به تدریج دست از کوچ‌نشینی و مهاجرت برداشته، در نواحی مساعد از نظر آب و هوا سکنی گزیدند که این مسأله خود به تنهایی نقش مهمی در کاهش فعالیت فیزیکی انسان‌ها در آن دوران داشت. از سوی دیگر اقامت دائم در نواحی حاصلخیز موجب رونق کشاورزی در این نواحی گشت که این مسأله نیز موجب تغییر قابل ملاحظه‌ای در عادات غذایی انسان‌ها شد. به طوری که غذاهای سرشار از پروتئین کم‌کم جای خود را به غذاهای دارای کربوهیدرات بالا دادند.کاهش فعالیت فیزیکی و روی آوردن به مصرف غذاهای دارای مقادیر بالای کربوهیدرات موجبات بروز چاقی در انسان‌ها را فراهم آورد. مصریان باستان بارها و بارها در متون پزشکی کهن خود به چاقی اشاره داشته‌اند و از چاقی به عنوان نوعی بیماری یاد کرده‌اند. در متون پزشکی چین باستان نیز از چاقی به عنوان یکی از علل کاهش طول عمر انسان اشاره شده است. هندیان قدیم نیز فعالیت فیزیکی و رژیم غذایی مناسب را از اصول اولیه زندگی سالم تلقی می‌نمودند(مقدسزاده، 1389).

بقراط که او را پدر علم پزشکی می دانند بروز مرگ های ناگهانی در افراد چاق را بیش از افراد عادی ذکر کرده است. او به افرادی که قصد کاهش وزن داشتند توصیه می کرد که قبل از مصرف غذا به تمرین های ورزشی پرداخته و بلافاصله پس از اتمام غذا در حالیکه هنوز در حال نفس نفس زدن می باشند غذای خود را میل کنند. بقراط همچنین، برای کاهش وزن افراد چاق از رژیم های غذایی سرشار از چربی استفاده می کرده است. وی معتقد بود، که فرد چاق با مصرف زیاد غذاهای پر چرب کم کم از این قبیل غذاها خسته شده، دست از پر خوری بر می دارد. وی همچنین به افراد چاق توصیه می کرده است که یک نوبت در روز غذا بخورند، بر روی تخت خواب های سخت بخوابند و بدون کفش راه بروند(همان منبع).

گالن پزشک و دانشمند یونانی که کتب مهم و تأثیرگذاری در زمینه طب به رشته تحریر درآورده است، در درمان چاقی توجه ویژه ای به ورزش و فعالیت بدنی داشته است. او به افراد توصیه می کرده است که به ورزش بپردازند و بلافاصله بعد از ورزش در حالیکه نفس های عمیق می کشند به ماساژ قسمت های مختلف بدن خود بپردازند. او همچنین به افراد چاق توصیه می کرده است که از غذاهای کم انرژی استفاده کنند. پس از ظهور اسلام و گسترش علم پزشکی در میان مسلمانان، پزشکان مسلمان نیز رو به مقابله با چاقی و عوارض آن آوردند که به نظر می رسد بسیاری از روشهای درمانی آنان از گالن اقتباس شده بود. آنها به افراد چاق توصیه می کردند که از غذاهای پر حجم و کم انرژی استفاده کنند، قبل مصرف غذا استحمام کنند و به فعالیت های سنگین بدنی بپردازند(نقل از مقدسزاده، 1389).

ابن سینا پزشک مسلمان و دانشمند بزرگ ایران به بیماران خود توصیه می کرد که تا زمانیکه وعده غذایی قبلی آنها کاملاً هضم نشده از مصرف وعده جدید غذایی پرهیز کنند. همچنین، رژیم غذایی مورد تأیید وی دارای مقادیر فراوان سبزیجات و مواد گیاهی بوده است. او عقیده داشت که باید مصرف مواد غذایی حاوی مقادیر زیاد چربی و نمک را به حداقل رساند. ابن سینا از جمله افرادی است که به بحث چاقی کودکان و عوارض نامطلوب آن در این گروه سنی اشاره داشته است. وی به والدین کودکان توصیه می کرده است که از دادن مقادیر زیاد مواد غذایی به کودکان خود بپرهیزند، چرا که این مسأله موجب روشن شدن رنگ ادرار کودک می شود. ابن سینا معتقد بوده است که مصرف بیش از حد غذا و نیز چاقی کودکان موجب افزایش بروز حملات تشنج در کودکان می شود(همان منبع).

رازی دیگر دانشمند مسلمان ایران از چاقی به عنوان یکی از علل مهم نازایی یاد کرده است. وی معتقد بوده است که وجود چربی زیاد موجب خفگی سلول جنسی نر می شود. از سوی دیگر رازی نیز مانند ابن سینا معتقد بوده است که چاقی از جمله عواملی است که موجب افزایش بروز حملات تشنج در کودک می شود.

چائوکر که در قرن 14 میلادی زندگی می کرد تنها راه مقابله با چاقی را پرهیز و خودداری از پرخوری عنوان کرده است که این پند ساده به عنوان یکی از اصول اولیه مقابله با چاقی در طول تاریخ مطرح بوده است.
در قرن 16 و 17 همزمان با دوران رنسانس به دلیل ورود مواد غذایی متفاوت از خاور دور و آمریکای مرکزی و جنوبی به اروپا تغییرات زیادی در تغذیه مردم اروپا به وقوع پیوست. در این دوران سیب زمینی و ذرت به سرعت بازار مصرف کشورهای اروپایی را تسخیر کردند. کشت ساده تر و در عین حال میزان انرژی زایی بیشتر این محصولات موجب شد این مواد به تدریج جایگزین گندم مصرفی شوند. نخستین فرضیه در زمینه علل بروز چاقی در سال 1795 به چاپ رسید. نخستین کتاب با موضوع چاقی در سال 1829 میلادی منتشر شد. همچنین نخستین کتاب در زمینه رژیم های غذایی در سال 1863 توسط ویلیام بانتینگ با نام «سخنی در باب چاقی برای عموم» در 21 صفحه به چاپ رسید. دراین کتاب، بانتینگ به بیان تجارب شخصی خود در مورد رژیم های غذایی پرداخته بود(مقدسزاده، 1389).

تعاریف اضافه وزن :

سازمان بهداشت جهانی (1996) اضافه وزن و چاقی را به این صورت تعریف کرده است: تجمع غیر طبیعی و بیش از حدّ چربی که سلامتی را به مخاطره می اندازد. در متن بازنگری شده چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی( DSM-IV-TR)چاقی و اضافه وزن به تجمع زیاد چربی در بدن اطلاق می شود. در افراد سالم چربی بدن حدود 25 درصد وزن بدن زنها و 18 درصد وزن بدن مردها را تشکیل می دهد، اضافه وزن به وزن بالاتر از نُرم مرجع می گویند(سادوک و سادوک، 1382).

اضافه وزن و چاقی وضعیت هایی هستند که در آن ها وزن بدن از محدوده طبیعی فراتر می رود. چاقی را می توان سندرمی دانست مرکب از خصوصیات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی، متابولیک، اناتومیک، روانی و اجتماعی که وجه مشخصه آن افزایش پایدار در میزان بافت چربی و در نتیجه اضافه شدن وزن بدن می باشد.

چاقی ساده در طبقه بندی بین المللی بیماری ها به عنوان یک بیماری جسمانی گنجانده شده است. اما در چهارمین مجموعه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی نیامده است، زیرا اثبات شده است که چاقی با یک نشانگان روانی یا رفتاری مرتبط است (سادوک و سادوک، 1382). و دیگر این که، فربهی اختلال روانی نیست و به ندرت می توان درمان آن را در حیطه کار روان پزشکی دانست.نخستین گام در تعریف و ارزیابی چاقی طبقه بندی آن بر اساس نمایه توده بدنی(BMI kg/m2) است که از تقسیم وزن(به کیلوگرم)بر مجذور قد(به متر) به دست می آید. بر این اساس افراد دارای25BMI (kg/m 2 )>مبتلا به اضافه وزن و افراد دارای30 BMI (kg/m 2)> چاق در نظر گرفته می شوند)جی، ماهان و اسکات استامپ، 2008). همچنین دور کمر (wc) مقیاس مهمی از خطر چاقی است. دور کمر بالاتر از 35 اینچ در زنان و بالاتر از 40 اینچ در مردان را به عنوان عامل خطر در نظر می گیرند. اندازه دور کمر شاخص عملی (کاربردی) برای چاقی شکمی است. شواهد حاکی از آن است که چاقی شکمی خطر بالاتری نسبت به چاقی طبیعی است (لیزینکی و همکاران، 2001).

جدول2-1: نمایه توده بدنی

نمایه توده بدنی(BMI kg/m2) تفسیر

کمتر از 18 لاغر

9/24- 18 طبیعی

9/29- 25 اضافه وزن

9/34-30 چاقی درجه 1

9/39- 35 چاقی درجه 2

برابر یا بیشتر از40 چاقی شدید

Escott-Stump(2008)

اهمیت پرداختن به چاقی

امروزه چاقی یکی از معضلات بهداشتی و عامل خطر برای بروز بسیاری از بیماری ها نظیر دیابت، بیماری های قلبی- عروقی، پرفشاری خون و سرطان است. چاقی از نیمه ی اول قرن بیستم رو به افزایش نهاد و بخش قابل توجهی از افراد کشورهای توسعه یافته در حال توسعه را در بر گرفته است و از آن به عنوان مهمترین عارضه تغذیه ای و یک معضل اجتماعی در سطح جهان یاد می شود(مقدس زاده، 1389).

تحقیقات نشان داده که چاقی با بیماری های جسمانی جدی و خطرناک مانند دیابت، سکته، بیماری های قلبی- عروقی، فشار خون بالا، نقریس، کیسه صفرا، میگرن، مقاومت به انسولین، ناباروری و نازایی در زنان، انواع سرطان و بیماری های تنفسی مانند آبنه انسدادی هنگام خواب ارتباط دارد(هالت، 2005؛ راجی وهمکاران، 2009). همچنین، چاقی با پیامدهای عصب شناختی مضر مثل تباهی ( تحلیل رفتگی) قشر پیشانی و آسیب ماده سفید مغز پیوند یافته است و عامل خطر مستقلی برای آلزایمر و دمانس می باشد (گاستافسون و همکاران، 2004؛ وایت مرو همکاران، 2008). بررسی های جدید به پیوند چاقی با کارکردهای شناختی ضعیف اشاره کرده اند (الیاس و همکاران، 2003 ؛ آری هات ، 2006).

برخی مطالعات نشان داده اند که افراد چاق ممکن است در عملکردهای شناختی مانند زمان واکنش، هوشیاری و توجه و داوری فوری کلمات، یاد آوری تأخیری، توجه انتخابی آسیب بیشتری نشان دهند(کانایا و همکاران، 2009؛ کورنوت و همکاران، 2006) برخی پژوهش ها به رابطه بین کارکردهای اجرایی ضعیف با چاقی اشاره شده است(بوکا، 2008؛ گانستاد و همکاران، 2007؛ جراس و همکاران، 2008 ). در مطالعه ای نشان داد شد که تورش توجه خوراکی در رژیم گیرندگان، بیش از افراد عادی است و هر چه قدر وزن افراد بیشتر بود، تورش آن ها برای خوراکی های پر کالری نیز بیشتر بود(مقدس زاده، 1389).

شیوع چاقی

شیوع چاقی یک نگرانی رو به رشد و گسترش است. در ایالات متحده 34% از بزرگسالان دچار اضافه وزن هستند و 27% چاق هستند. این نرخ 50% بیشتر از 30 سال گذشته است (هایِز، 2004). بررسی زمینه یابی سازمان سلامت و تغذیه نشان می دهد شیوع اضافه وزن از سال های 1998- 1994 تا 2000 – 1999 به 5/64% و شیوع چاقی به 5/30% رسیده است و اکنون، قریب به بیش از 300 میلیون فرد چاق و بیش از یک میلیارد مبتلا به اضافه وزن در سراسر دنیا وجود دارد(هایز،2004). همچنین سازمان بهداشت جهانی(2009) برآورد کرده است که در سال 2015، نزدیک به 2/3 میلیارد بزرگسال، مبتلا به اضافه وزن، بیش از هفتصد میلیون نفر چاق و نیز 4/2 % جمعیت فوق چاق شوند. درمان قطعی افراد چاق بسیار دشوار است ولی کاهش وزن پایدار این گروه از افراد باعث بهبودی شایان توجه در بیماری های ناشی از چاقی، افزایش کیفیت زندگی و افزایش طول عمر می شود.

در کشور ما به احتمال زیاد چاقی درصد بالایی از گروههای مختلف سنی و جنسی را شامل می شود. مطالعات کشوری که به منظور ارزیابی عوامل خطر ساز بیماری های غیر واگیر صورت گرفته است، نشان داد 37 درصد مردان و 48 درصد زنان ایرانی، مبتلا به اضافه وزن هستند. بر اساس تحقیقات انجام شده از سو ی پژوهشکده علوم غدد درون ریز و متابولیسم (1386) حدود 60 تا 70% افراد بالای 20 سال در ایران دچار اضافه وزن هستند که همه ساله مبالغ هنگفتی صرف درمان پیامدهای مستقیم و غیر مستقیم آن می شود. چاقی در طبقه اجتماعی اقتصادی پایین 6 بار شایعتر از زنان طبقه اجتماعی اقتصادی بالا است. کنترل رفتار خوردن پیچیده است و موضوعی است که تحت تأثیر فرایند فیزیولوژیکی، فرآیندهای محیطی خودالقایی و تلاشهای خودکنترل گرانه است (بلوندل وگلیت، 2001). خصوصیات فرهنگی که افراد را نسبت به فعالیت های فیزیکی دلسرد می کند و عادات خاص خوردن ممکن است شیوع چاقی را افزایش دهند. تعداد زیادی از مطالعات تفاوت هایی را بین رفتارهای خوردن افراد چاق و غیر چاق گزارش می دهند (توگو و همکاران، 2001).


مقاله بررسی تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام

مقاله بررسی تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام در 35 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 98 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
مقاله بررسی تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

مقاله بررسی تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام در 35 صفحه ورد قابل ویرایش

فصل اول (کلیات)

طرح مساله:

حمله امریکابه عراق با وجود هزینه‌های کلان سیاسی و اقتصادی‌اش برای این کشور، از دیدگاه اقتصادی گسترش و تعمیق و تحمیل رژیم سرمایه داری است، که قلب تپنده آن را نفت تشکیل می‌دهد. این جنگ به خاطر تصاحب منابع نفتی عراق نبود، ولی نفت همواره ماده‌ای استراتژیک برای اقتصاد نظام سرمایه‌داری محسوب می‌شود. از لحظ موقعیت ژئوپلتیک عراق در بطن منطقه نفت خیر خاورمیانه قرار دارد. به دلیل سیاستهای غلط حزب بعث در اقتصاد عراق، در حال حاضر بیش از 95% درآمدهای این کشور را در آمدهای حاصل از فروش نفت تشکیل می‌دهد.([1]) 0(یعنی اقتصاد کاملا تک محصولی) ذخایر اثبات شده نفت این کشور 115 میلیارد بشکه است که بعد از عربستان دومین کشور نفت خیز جهان است و هنوز ذخایر اثبات نشده فراوانی نیز وجود دارد. اما تولید روزانه نفت در عراق به روزی 2 میلیون و 300 هزار بشکه محدود مانده است. به دلیل آنکه در اثر جنگ صنعت نفت عراق به شدت صدمه دید و بعد از جنگ نیز تاسیسات و خطوط لوله‌های نفت در عراق به ویژه خط لوله شمال که نفت را از کرکوک به بندر جیحان در ترکیه انتقال می‌دهد،‌ به وسیله انفجارات بمب بی‌مصرف ماند. در رابطه با میزان استخراج نفت عراق با روزانه 1/2 میلیون بشکه نفت تولید می‌کند که حدود3/1میلیون بشکه آن صادر می‌شود. با در نظر گرفتن قیمت نفت بشکه‌ای 50 دلار میزان درآمدهای نفتی این کشور روزانه 56 میلیون دلار و در سال بیش از 23 میلیارد دلار خواهد بود. این در حالی است که میزان تولید نفت عراق در زمان رژیم صدام روزانه بیشمار از 9/2 میلیون بشکه بوده است. جنگ عراق موجب افزایش شاخص سهام بورس در کشورهای حاشیه خلیج فارس شد و بسیاری از شرکت های این کشورها قراردادهای پرسودی را امضا کردند اماکارشناسان اقتصادی عقیده دارند در دراز مدت کشورهای حاشیه خلیج فارس با بازگشت عراق به بازار نفت بیشتر از سودی که در آغاز احیای اقتصادی عراق به دست می‌آورند، زیان خواهند دید.([2]) با اینکه هنوز برای سخن گفتن از رونق اقتصادی عراق زود است. اما نشانه‌هایی وجود دارد که غول خفته عراق درآینده امکان دارد به یک قدرت اقتصادی منطقه‌ای تبدیل شود. علاوه بر ذخایر عظیم نفتی، این کشور دارای یک نیروی کار ماهر و یک اساس مستحکم برای توسعه کشاورزی نیز می‌باشد. در دراز مدت، رونق اقتصادی عراق عوارض منفی برای سایر کشورهای منطقه خواهد داشت. از همه مهمتر افت قیمت نفت است. پس از اینکه عراق تولید و صادرات نفت را با ظرفیت کامل آغاز کند. قیمتها سقوط خواهند کرد و درآمدهای نفتی سایر کشورهای خلیج بین 20 تا 25 درصد کاهش خواهد یافت. بدیهی است با توجه به عملیتهای انتحاری انفجار خطوط نفت و تاسیسات نفتی عراق، تیراندازی پراکنده به نیروهای ائتلاف، غارت تجهیزات نفتی، رواج گسترده قاچاق محصولات نفتی، جملگی حکایت از آن دارند که تامین امنیت وثبات وراه اندازی تولید نفت عراق با دشواریهای فراوان مواجه است.([3]) در شرایطی که سرمایه‌گذاری لازم فقط برای رسیدن به سطح تولید پیش از جنگ، 7 میلیارد دلار برآورده شده است، روزانه حدود 7 تا 8 میلیون دلار هزینه اضافی نیز بر اثر عملیات خرابکارانه درماههای اول پس از سرنگونی صدام بر این کشور تحمیل شده است. البته نحوه بازسازی عراق آغاز شده است و طبق طرحهای آمریکا محور قرار گرفتن نفت به عنوان مهمترین منبع برای بازسازی این کشور مورد توجه قرار گرفته است. و آمریکا قصد دارد صنعت نفت عراق را به طور کامل خصوصی کند. در این زمینه گفته می‌شود که یکی از مدیران بریتیش پترولیوم به عنوان مسئول بازسازی صنعت نفت عراق تعیین خواهد شد.

اهداف تحقیق:

از آنجائیکه کشور عراق دومین کشور ثروتمند جهان از لحاظ منابع نفتی است،‌ هدف از این پژوهش آن است که تاثیرات جنگ بر کشورهای حوزه خلیج فارس، صادرات نفت عراق بر اعضای اوپک و اقتصاد جهان مورد بررسی قرار گیرد.

اهمیت تحقیق:

اهمیت این پژوهش در آن است که نشان می‌دهد افزایش بهای قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به اقتصاد کشورهای صادر کننده نفت(به ویژه خلیج فارس وایران) آیا قادر خواهد بود موجبات توسعه این کشورها را فراهم آورد؟ یا برعکس همانند گذشته (مثلا زمان رژیم شاه) باعث وابستگی هر چه بیشتر این کشورها به غرب و برگشت سرمابه سمت کشورهای صنعتی خواهد شد. یا اینکه به دلایل مختلف این پطرودلارها حیف ومیل خواهدشد.

سوال اصلی:‌

تاثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونی رژیم صدام چیست؟

سوال فرعی:

آیا افزایش تقاضای جهانی نفت، به سرنگونی رژیم صدام مربوط است؟

فرضیه تحقیق:

یکی از دلایل افزایش تقاضای جهانی نفت، کاهش صادرات محصولات نفتی عراق بعد از سرنگونی صدام می‌باشد.

متغیرها و مفاهیم عملیاتی:

کاهش دلایل افزایش تقاضای جهانی نفت چیست؟

دلایل صادرات محصولات نفتی عراق چیست؟

روش تحقیق:

روش این پژوهش مبتنی بر جستجو در سایتهای اینترنتی بوده است. کلیه منابع فارسی به جز منابع انگلیسی از اینترنت اقتباس شده است.




فصل سوم:‌ نفت و اقتصاد جهانی

علت افزایش عوائد نفتی اوپک از سال 2003 به بعد:

اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) عوائد نفتی خالص اوپک در سال 2003 را 223 میلیارد دلار پیش بینی کرده است. که 19 درصد بیش از سال2002 و 16 درصد بیش از پیش بینی این سازمان در دسامبر گذشته است. بخش قابل توجهی از این افزایش در آمد، افزایش 11 درصدی قیمتهای نفت نسبت به سال گذشته است. علت این افزایش قیمتها به شرح زیر اعلام شده است: 1- ناآرامی‌ها و کاهش قابل توجه تولید نفت در ونزوئلا که از دسامبر سال 2002 آغاز شد.

2- زمستان سرد در شمال شرقی آمریکا 3- پایین بودن مداوم ذخایر در ایالات متحده 4- جنگ عراق که منجر به کاهش صدور نفت عراق ازمیانه ماه مارس سال 2003 شد. 5- مشکلات نیجریه که باعث کاهش تولید نفت این کشور از مارس 2003 به بعد شده است. علاوه بر افزایش قیمتها، افزایش صدور نفت اوپک به میزان 8/6 درصد نسبت به سال گذشته نیز از عوامل افزایش عوائد اوپک بوده است. عوائد نفتی عراق در سال 2002 ، 4/12 میلیارد دلار بوده است. ([4])درسال 2003 عوائد نفتی این کشور با 15 درصد کاهش به 6/10 میلیارد دلار رسیده است. چندین کشور اوپک نیز در سال 2003 شاهد افزایش درآمد قابل توجهی داشته‌اند. در راس این کشورها عربستان قراردارد که در این سال حدود 70 میلیارد دلار درآمد داشته است. این رقم 27 درصد بیش از عواید سال 2002 یعنی 55 میلیارد دلار است. عربستان سعودی، ملی 5 ماه اول سال 2003 از بالا بودن قیمتهای نفت بهره فراوان برده وبا بهره‌گیری از ظرفیت مازاد خود، کمبودهای عرضه ونزوئلا، عراق و نیجریه را جبران کرده است.([5]) سایر کشورهای اوپک که در سال 2003 شاهد افزایش قابل توجه درآمد خواهند بود ،‌عبارتند از : الجزایر (38+ درصد) کویت (32+ درصد) امارا متحده عربی (24+درصد) ایران (23+ درصد) لیبی (25+ درصد) نیجریه وقطر (19+ درصد) عربستان سعودی با 31 در صد کل درآمد اوپک در سال 2003 بیشترین سهم را به خود اختصاص می‌دهد سایر تولید کنندگان عمده اوپک و سهم هر یک به شرح زیر است:‌ امارات متحده عربی (10 درصد) ایران (10 درصد)نیجریه (9درصد)،‌ونزوئلا (9درصد) والجزایر(8 درصد) عوائد نفتی اوپک با نرخهای تعدیل شده نسبت به تورم د رحال حاضر قدری بالاتر از میانگین سالانه در دهه 1990 می‎باشد. اما بسیار پایین‌تر از فاصله سالهای 1974 تا 1985 است. دوره‌های رونق و رکود عواید نفتی طی 30 سال گذشته به شرح زیر است:‌1973و 1979 افزایش شدید قیمتها و وقوع شوک نفتی 1986-1985، سقوط قیمتها 1991- 1990، بحران عراق و بالارفتن قیمتها، 1978- 1977 بحران اقتصادی آسیا و سقوط قیمتها، ابهام کنونی در مورد حملات تروریستی، وضعیت عراق و اقتصاد جهانی و افزایش قیمتها و ادامه این وضعیت بی ثبات، برنامه‌ریزی بودجه‌ای را در بسیاری از کشورهای اوپک با دشواری مواجه می کند. ([6]) آنچه که مسلم است دونگرانی عمده برای اعضای اوپک وجود دارد: 1- میزان تقاضای چین است و دیگری آینده عرضه نفت عراق که اگر عراق به ثبات برسد، آن وقت باید منتظر تاثیر مازاد عرضه بر بازار و سقوط قیمت نفت باشد.


تاثیر افزایش قیمت نفت بر اقتصاد کشورهای صادر کننده نفت:‌

قیمت نفت همچنان بیشتر از 55 دلار باقی مانده است. قیمتهای نفتی تعیین کننده مهم عملکرد اقتصاد جهانی است. درآمدهای حاصل از افزایش قیمت نفت منجر به رشد اقتصادی کشورهای تولید کننده نفت می‌شود. افزایش قیمت نفت و طولانی بودن آن فشار بیشتری را به اقتصاد کلان وارد می‌کند. برای کشورهای صادر کننده خالص نفت،‌ افزایش قیمت به طور مستقیم، در آمد ملی حقیقی را از طریق پیشرفت دریافتی‌های صادراتی، افزایش می‌دهد که البته ممکن است بخشی از این منفعت از طریق زمان ناشی از تقاضای کمتر برای صادرات که به طور معمول نتیجه فشار بحران اقتصادی برای طرفهای تجاری است، از دست برود. طبق برآوردهای صندوق بین‌المللی پول با افزایش قیمتهای نفت، کشورهای اوپک رشدی نزدیک به 120 میلیارد دلار در تراز تجاری خود داشته‌اند که 13 درصد پایین تر از رشد اقتصاد جهانی است. مثلا در ایران طبق آمار اوپک به دلیل افزایش قیمت نفت پیش بینی می‌شود که اقتصادش 6 درصد رشدکند. فشار بالای قیمت به انجام سیاستهای اجباری برای اوپک منجر شده است. که یکی از این سیاستها کاهش سهم از تولیدات نفتی بوده است. به طوریکه سهم کشورهای اوپک از 40 درصد در سال 1999 به 38 درصد در سال 2003 رسیده است. براساس گزارشهای آژانس بین المللی انرژی از چشم انداز انرژی آینده دنیا سهم اوپک در سال به 40 درصد و در سال 2020 به 54 درصد خواهد رسید. از نتایج عمده افزایش قیمت نفت برکشورهای صادر کننده نفت آن است که با تغییرات در موازنه تجاری، ارزش دلار افزایش می‌یابد و صادر کنندگان نفت باید بخشی از درآمدهای بدست آمده را برای غلبه بر دلار آمریکا صرف کنند. بدیهی است به دلیل وجود جوامع مصرفی در کشورهای نفت خیز خلیج فارس و وجود رهبران نالایق دراین کشورها و رقابتهای تسلیحاتی این دلارهای نفتی دوباره به سمت غرب وآمریکا سرازیر خواهد شد وتوسعه در این کشورها رخ نخواهد داد.