همه فایل

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

همه فایل

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه (قربانیان تجاوز جنسی، کودک آزاری و ...)

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 1697 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه (قربانیان تجاوز جنسی، کودک آزاری و ...)

فروشنده فایل

کد کاربری 19695
کاربر

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل

ویژگی های کلی محصول :

آماده سازی در ۱2 جلسه درمانی

شامل توضیحات کامل درباره بیماری، تشخیص آن ، مفهوم ، اصول شناخت بیمار، شرح کامل 12 جلسه ارزیابی و درمان و منابع

توضیح کاملِ تک تکِ مراحل هر جلسه

در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با زبان فارسی با فونت bnazanin اندازه ۱۴ فاصله خطوط ۱.۵

رفرنس دهی معتبر + تمامی منابع استفاده شده

برگرفته از فصل 6 کتاب International Handbook of Cognitive and Behavioural Treatments for Psychological Disorders که به رایگان همراه فایل دریافت می کنید .

نحوه دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین ۲۹ هزار تومان ، قادر به دانلود خواهید بود .

فهرست مطالب موجود :

معرفی

بروز علائم به 3 دسته گروه تقسیم می شوند.

تئوری یادگیری

تکنیک های مدیریت اضطراب

تئوری پردازش احساسی

تکنیک های ارائه شده

درمان پردازش شناختی

پروتکل درمان پردازش شناختی ( جلسه به جلسه )

جلسه اول (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه سوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه چهارم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه پنجم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه ششم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه هفتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه هشتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه نهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه یازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دوازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

حساسیت پذیری چشمی و پردازش مجدد

دستورالعمل های آینده

مراجع و منابع (6 صفحه)

بخشی از متن :

اختلال پس از سانحه (PTSD) یک الگو از علائم را توصیف می کند که ممکن است در افرادی که تجربه ی استرس های پس از حادثه را داشته اند، پیشرفت کند.

PTSD با یک تشخیص رسمی در 1980 با ظهور DSM-III (APA,1980) ایجاد شد. اگر چه بسیاری از علائم PTSD از قبل شناخته شده بود. معیار ها به طور عمده از مطالعه بر روی سربازان جنگی حاصل شد. اما از آن زمان PTSD به طیف گسترده ای از گروه های آسیب دیده مانند بازماندگان تجاوز جنسی، سوء استفاده جنسی در کودکی، سوء استفاده فیزیکی ( مانند خشونت )، مجازات و همچنین بلایای طبیعی یا انسانی به کار برده شد. برای تشخیص PTSD مطابق DSM-IV (APA, 1994) فرد ابتدا باید تجربه، شواهد یا در غیر این صورت با یک رویداد که شامل مرگ واقعی، تهدید به مرگ ، آسیب جدی یا تهدید جسمی، فیزیکی است، داشته باشد. ثانیا ، پاسخ فرد به این رویداد شامل ترس شدید، بیزاری یا درماندگی باشد. بنابراین رویداد به عنوان ضربه ای تعریف می شود که شامل مرگ و یا آسیب جدی یا تهدید به مرگ و آسیب است و فرد نقش منفی قوی ای در پاسخ به رویکرد دارد.

در نسخه های قبلی DSM (APA, 1980; 1987) یک عامل استرس زای آسیب زننده به عنوان یک رویداد خارج از تجربه ی معمولی انسان تعریف شده است که تقریبا هر کسی آن را به شدت مضطرب می یابد.متاسفانه، به لحاظ تکنیکی، تجربه های رایج آسیب زننده مانند سوء استفاده های دوران کودکی، خشونت خانوادگی و تجاوز جنسی به علت فراوانی آن ها حذف شده اند. تعریف DSM-IV مشکل را از بین برده و تأکید می کند که تهدید مستقیم یا غیر مستقیم به طور ویژه باعث آسیب رساندن یک رویداد باشد. این از مطالعات متعدد تحقیقاتی حاصل شد که فهمیدند که تجربه ی تهدید زندگی یک عامل پیش بینی کننده مهم در پیشرفت PTSD است (Blank,1993; Davidson & Smith, 1990; Kilpatrick & Resnick, 1993; March, 1993).

نمونه ای از جلسات پروتکل درمانی :


جلسه 1:

  1. بررسی اجمالی درمان
  2. آموزش: PTSD و نشانه ها
  3. جمع آوری اطلاعات : علائم PTSD مراجع و علائم مربوطه
  4. آموزش: تئوری پردازش اطلاعات
  5. جمع آوری اطلاعات : حمله ی جنسی به مراجع
  6. ارائه ی اهداف و منطق درمان
  7. مشخص کردن تکلیف خانه : شرح آسیب

اهداف اصلی جلسه 1، آموزش، جمع آوری اطلاعات و ایجاد ارتباط است. به مراجع اطلاعاتی راجع به PTSD شرح داده می شود، اطلاعات تئوری پردازش ( از جمله ترکیب و تطابق ) چرایی PTSD و چگونگی حفظ آن توسعه می یابد.

معالج، مراجع را دعوت به بحث درباره ی نشانه ها می کند که برای او مشکل تر است و تأکید می کند که برای افرادی که در معرض آسیب بوده اند، تجربه ی چنین مواردی از علائم رایج است. در چارچوب این اطلاعات ، معالج یک مرور کلی از اجزای درمان ارائه می دهد. اهداف اصلی درمان را بیان می کند و پایه ی درمان را فراهم می سازد ( تئوری و منطق CPT را در بالا ببینید )

هدف از این کار این است که به مراجع کمک کند بفهمد که درمان چیست و اهمیت پیشگیری از درمان را بفهمد. از آنجایی که رفتار اجتنابی یک جزء اصلی از PTSD است وممکن است با درمان همراه شود، به مراجع هشدار داده می شود و تشویق می شود که از تمایل به انجام جلسات درمان آگاه شود یا تکالیف خانه واگذار شده را کامل کند. معمولا با پیش بینی رفتار اجتنابی و مشخص کردن هر تلاش بعدی برای دوری از اجتناب کردن، اکثر مراجعین کاملا با پروتکل درمانی موافقت می کنند. یکی دیگر از اهداف مهم این است که از مراجع دعوت می شود که درمان را به عنوان یک همکاری بین مراجع و معالج ببیند و درک کند که موفقیت بستگب به تلاش مراجع و معالج دارد. علاوه بر این، معالج از مراجع می خواهد به طور خلاصه آنچه برایش اتفاق افتاده را شرح دهد. بسیاری از مراجعین ما در حال حاضر تحت یک ارزیابی گسترده اند. بنابراین نیازی به بررسی عمق این مرحله ، نه در مورد ویژگی های آسیب و نه نشانه های بیمارنیست. به هر حال، با در نظر گرفتن آسیب، معالج قادر به تعیین یک حالت غیر داورانه برای پروتکل درمان است و می تواند بیان کند که تمرکز درمان به طور مستقیم بر تجربه ی آسیب خواهد بود. این همچنین اجازه می دهد تا معالج و مراجع با یکدیگر آشنا شده و برای معالج شروع پیش بینی مراجع است. در پایان جلسه، از مراجع خواسته می شود که حداقل یک صفحه در مورد مفهوم آسیب خود با توجه به باور هایش در مورد خود و دیگران بنویسد.


جلسه ی 2:

  1. مرور تکلیف: مراجع نظرات خود را اظهار می کند
  2. شناسایی نقاط ضعف
  3. معرفی ارتباط بین افکار و احساسات
  4. معرفی صفحات A-B-C
  5. تکلیف خانه : صفحات A-B-C

هدف این جلسه، شروع شناسایی نقاط ضعف مراجع است. در ابتدا معالج از مراجع در مورد اظهار نظراتی که نوشته است و چیز هایی که از آن یاد گرفته است سوال می کند. این به طور مختصر پردازش می شود و مراجع برای تلاش هایش در شروع تفکر درباره ی تجربه ی آسیبش تشویق می شود. سپس، از مراجع خواسته می شود تا اظهار نظرات خود را با صدای بلند بخواند. وظیفه معالج این است که به نکات مهم اظهار نظرات گوش کند. هنگامی که مراجع تمام کرد، معالج به مراجع کمک می کند تا نکات مهم را شناسایی کرده و برخی را به طور خلاصه شرح دهد. تلاش به هیچ چالش واقعی ای در این مرحله نمی شود. گاهی اوقات ممکن است معالج نقطه ضعف بعدی را برای تعیین این که باورهایش چقدر عمیق است استفاده کند. به عنوان مثال، برای یک مراجع که می گوید فکر می کند که به هیچ مردی نمی تواند اعتماد کند، معالج می تواند بپرسد آیا هیچ مردی نیست که شما به او اعتماد کنید؟ حتی یک نفر؟

بیشتر مراجعین می توانند حداقل یک یا دو مرد را معرفی کنند و این می تواند به آن ها کمک کند تا بفهمد که این باور مطلق نیست. دیگران ادامه می دهند که آن ها هرگز ملاقات با فردی که قابل اعتماد بود نداشته اند. این به معالج می گوید که مراجع چه انعطافی نشان می دهد و کار چقدر پیش می رود. این پروسه همچنین به مراجع دیدگاه های دیگر ممکن را معرفی می کند. بیشتر مراجعین این وظیفه را تکمیل می کنند. با این حال، هنگامی که رفتار های اجتنابی قوی اند، برخی مراجعین ممکن است بدون انجام تکالیف خود به مرحله ی بعدی بروند. در چنین مواردی ضروری است که معالج با ملایمت آن را برچسبی با عنوان اجتناب بزند ( هرچند بهانه ای برای مراجع ) و سپس مراجع را مجبور به انجام تکلیف در جلسه با معالج کند و تکلیف دوباره واگذار می شود. این، این پیام را القا می کند که تکالیف مهم اند و نمی توان از آن ها اجتناب کرد. پس از آن ارتباط بین افکار و احساسات معرفی شده است. به عبارت دیگر، آنچه ما فکر می کنیم بر چگونگی احساس و علم ما مؤثر است. به عنوان مثال یک دانش آموز در امتحان شکست می خورد او به خود می گوید:"من یک احمق هستم ". این اندیشه منجر به احساساتی مانند غم و ناراحتی ( در خود) می شود. اگر ، با این حال، او به خود بگوید :" تو خیلی مطالعه نکردی ، تو باید برای امتحان بعدی بیشتر مطالعه کنی."، دانش آموز ممکن است احساس ناراحتی کمی داشته باشد که او مطالعه نکرده و قصد دارد دفعه ی بعد بهتر عمل کند. افکار دقیق یا اظهار نظرات خود منجر به احساسات مناسب می شود در حالیکه تصورات نادرست و اظهار نظرات احساسات نا مناسب و غیر ضروری را ایجاد می کند. تصورات نا درست یا نامنطبق نتیجه ای از تشبیه و جایگزینی نامناسب اند. درک این ارتباط بعد از درمان زمانی که مراجع به چالش فکر کردن درباره ی این نکات می رسد مهم است. به منظور آموزش به مراجع، چگونگی مرتب سازی افکار و احساسات ، صفحات A و B و C معرفی شده اند ( شکل 1-6 ). ستون A برای رویداد هاست. ستون B برای افکار و ستون C برای احساسات است. در مثال بالا " من در امتحان شکست خورده ام " در ستونA نوشته شده است. " من یک احمق هستم " در ستون B و "من احساس غم و ناراحتی می کنم " در ستون C نوشته شده است. گاهی اوقات ما کلمات " من احساس می کنم" را در مقابل یک فکر قرار می دهیم ( من احساس می کنم یک احمق هستم ) و آن را یک احساس در نظر میگیریم در حالیکه واقعا یک فکر است ( من احمق هستم ) که باعث غم و عصبانیت می شود. بنابراین، مراجع 4 احساس اساسی ارائه می دهد : عصبانیت، غمگین بودن، خوشحالی و ترس. هر یک از این ها می تواند شدت متفاوتی داشته باشند و یا با سایر احساسات ترکیب و احساسات جدیدی بسازند. بنابراین ، از مراجع خواسته می شود برای تشخیص احساسش بر این 4 احساس تمرکز کند. برای تکلیف خانه، مراجع باید حداقل 2 صفحه ی A-B-C را هر روز انجام دهد.یکی باید درباره ی فکر در مورد تجاوز و دیگری می تواند در مورد یک اتفاق روزمره مثبت یا منفی باشد. از آن جایی که اکثر افراد راحت تر وقایع و یا احساسات را می یابند به مراجع برای شروع ستون A یا C معرفی می شود.


پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه (قربانیان تجاوز جنسی، کودک آزاری و ...)

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 1697 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه (قربانیان تجاوز جنسی، کودک آزاری و ...)

فروشنده فایل

کد کاربری 19695
کاربر

پروتکل درمان شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل

ویژگی های کلی محصول :

آماده سازی در ۱2 جلسه درمانی

شامل توضیحات کامل درباره بیماری، تشخیص آن ، مفهوم ، اصول شناخت بیمار، شرح کامل 12 جلسه ارزیابی و درمان و منابع

توضیح کاملِ تک تکِ مراحل هر جلسه

در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با زبان فارسی با فونت bnazanin اندازه ۱۴ فاصله خطوط ۱.۵

رفرنس دهی معتبر + تمامی منابع استفاده شده

برگرفته از فصل 6 کتاب International Handbook of Cognitive and Behavioural Treatments for Psychological Disorders که به رایگان همراه فایل دریافت می کنید .

نحوه دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین ۲۹ هزار تومان ، قادر به دانلود خواهید بود .

فهرست مطالب موجود :

معرفی

بروز علائم به 3 دسته گروه تقسیم می شوند.

تئوری یادگیری

تکنیک های مدیریت اضطراب

تئوری پردازش احساسی

تکنیک های ارائه شده

درمان پردازش شناختی

پروتکل درمان پردازش شناختی ( جلسه به جلسه )

جلسه اول (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه سوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه چهارم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه پنجم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه ششم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه هفتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه هشتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه نهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه یازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

جلسه دوازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)

حساسیت پذیری چشمی و پردازش مجدد

دستورالعمل های آینده

مراجع و منابع (6 صفحه)

بخشی از متن :

اختلال پس از سانحه (PTSD) یک الگو از علائم را توصیف می کند که ممکن است در افرادی که تجربه ی استرس های پس از حادثه را داشته اند، پیشرفت کند.

PTSD با یک تشخیص رسمی در 1980 با ظهور DSM-III (APA,1980) ایجاد شد. اگر چه بسیاری از علائم PTSD از قبل شناخته شده بود. معیار ها به طور عمده از مطالعه بر روی سربازان جنگی حاصل شد. اما از آن زمان PTSD به طیف گسترده ای از گروه های آسیب دیده مانند بازماندگان تجاوز جنسی، سوء استفاده جنسی در کودکی، سوء استفاده فیزیکی ( مانند خشونت )، مجازات و همچنین بلایای طبیعی یا انسانی به کار برده شد. برای تشخیص PTSD مطابق DSM-IV (APA, 1994) فرد ابتدا باید تجربه، شواهد یا در غیر این صورت با یک رویداد که شامل مرگ واقعی، تهدید به مرگ ، آسیب جدی یا تهدید جسمی، فیزیکی است، داشته باشد. ثانیا ، پاسخ فرد به این رویداد شامل ترس شدید، بیزاری یا درماندگی باشد. بنابراین رویداد به عنوان ضربه ای تعریف می شود که شامل مرگ و یا آسیب جدی یا تهدید به مرگ و آسیب است و فرد نقش منفی قوی ای در پاسخ به رویکرد دارد.

در نسخه های قبلی DSM (APA, 1980; 1987) یک عامل استرس زای آسیب زننده به عنوان یک رویداد خارج از تجربه ی معمولی انسان تعریف شده است که تقریبا هر کسی آن را به شدت مضطرب می یابد.متاسفانه، به لحاظ تکنیکی، تجربه های رایج آسیب زننده مانند سوء استفاده های دوران کودکی، خشونت خانوادگی و تجاوز جنسی به علت فراوانی آن ها حذف شده اند. تعریف DSM-IV مشکل را از بین برده و تأکید می کند که تهدید مستقیم یا غیر مستقیم به طور ویژه باعث آسیب رساندن یک رویداد باشد. این از مطالعات متعدد تحقیقاتی حاصل شد که فهمیدند که تجربه ی تهدید زندگی یک عامل پیش بینی کننده مهم در پیشرفت PTSD است (Blank,1993; Davidson & Smith, 1990; Kilpatrick & Resnick, 1993; March, 1993).

نمونه ای از جلسات پروتکل درمانی :


جلسه 1:

  1. بررسی اجمالی درمان
  2. آموزش: PTSD و نشانه ها
  3. جمع آوری اطلاعات : علائم PTSD مراجع و علائم مربوطه
  4. آموزش: تئوری پردازش اطلاعات
  5. جمع آوری اطلاعات : حمله ی جنسی به مراجع
  6. ارائه ی اهداف و منطق درمان
  7. مشخص کردن تکلیف خانه : شرح آسیب

اهداف اصلی جلسه 1، آموزش، جمع آوری اطلاعات و ایجاد ارتباط است. به مراجع اطلاعاتی راجع به PTSD شرح داده می شود، اطلاعات تئوری پردازش ( از جمله ترکیب و تطابق ) چرایی PTSD و چگونگی حفظ آن توسعه می یابد.

معالج، مراجع را دعوت به بحث درباره ی نشانه ها می کند که برای او مشکل تر است و تأکید می کند که برای افرادی که در معرض آسیب بوده اند، تجربه ی چنین مواردی از علائم رایج است. در چارچوب این اطلاعات ، معالج یک مرور کلی از اجزای درمان ارائه می دهد. اهداف اصلی درمان را بیان می کند و پایه ی درمان را فراهم می سازد ( تئوری و منطق CPT را در بالا ببینید )

هدف از این کار این است که به مراجع کمک کند بفهمد که درمان چیست و اهمیت پیشگیری از درمان را بفهمد. از آنجایی که رفتار اجتنابی یک جزء اصلی از PTSD است وممکن است با درمان همراه شود، به مراجع هشدار داده می شود و تشویق می شود که از تمایل به انجام جلسات درمان آگاه شود یا تکالیف خانه واگذار شده را کامل کند. معمولا با پیش بینی رفتار اجتنابی و مشخص کردن هر تلاش بعدی برای دوری از اجتناب کردن، اکثر مراجعین کاملا با پروتکل درمانی موافقت می کنند. یکی دیگر از اهداف مهم این است که از مراجع دعوت می شود که درمان را به عنوان یک همکاری بین مراجع و معالج ببیند و درک کند که موفقیت بستگب به تلاش مراجع و معالج دارد. علاوه بر این، معالج از مراجع می خواهد به طور خلاصه آنچه برایش اتفاق افتاده را شرح دهد. بسیاری از مراجعین ما در حال حاضر تحت یک ارزیابی گسترده اند. بنابراین نیازی به بررسی عمق این مرحله ، نه در مورد ویژگی های آسیب و نه نشانه های بیمارنیست. به هر حال، با در نظر گرفتن آسیب، معالج قادر به تعیین یک حالت غیر داورانه برای پروتکل درمان است و می تواند بیان کند که تمرکز درمان به طور مستقیم بر تجربه ی آسیب خواهد بود. این همچنین اجازه می دهد تا معالج و مراجع با یکدیگر آشنا شده و برای معالج شروع پیش بینی مراجع است. در پایان جلسه، از مراجع خواسته می شود که حداقل یک صفحه در مورد مفهوم آسیب خود با توجه به باور هایش در مورد خود و دیگران بنویسد.


جلسه ی 2:

  1. مرور تکلیف: مراجع نظرات خود را اظهار می کند
  2. شناسایی نقاط ضعف
  3. معرفی ارتباط بین افکار و احساسات
  4. معرفی صفحات A-B-C
  5. تکلیف خانه : صفحات A-B-C

هدف این جلسه، شروع شناسایی نقاط ضعف مراجع است. در ابتدا معالج از مراجع در مورد اظهار نظراتی که نوشته است و چیز هایی که از آن یاد گرفته است سوال می کند. این به طور مختصر پردازش می شود و مراجع برای تلاش هایش در شروع تفکر درباره ی تجربه ی آسیبش تشویق می شود. سپس، از مراجع خواسته می شود تا اظهار نظرات خود را با صدای بلند بخواند. وظیفه معالج این است که به نکات مهم اظهار نظرات گوش کند. هنگامی که مراجع تمام کرد، معالج به مراجع کمک می کند تا نکات مهم را شناسایی کرده و برخی را به طور خلاصه شرح دهد. تلاش به هیچ چالش واقعی ای در این مرحله نمی شود. گاهی اوقات ممکن است معالج نقطه ضعف بعدی را برای تعیین این که باورهایش چقدر عمیق است استفاده کند. به عنوان مثال، برای یک مراجع که می گوید فکر می کند که به هیچ مردی نمی تواند اعتماد کند، معالج می تواند بپرسد آیا هیچ مردی نیست که شما به او اعتماد کنید؟ حتی یک نفر؟

بیشتر مراجعین می توانند حداقل یک یا دو مرد را معرفی کنند و این می تواند به آن ها کمک کند تا بفهمد که این باور مطلق نیست. دیگران ادامه می دهند که آن ها هرگز ملاقات با فردی که قابل اعتماد بود نداشته اند. این به معالج می گوید که مراجع چه انعطافی نشان می دهد و کار چقدر پیش می رود. این پروسه همچنین به مراجع دیدگاه های دیگر ممکن را معرفی می کند. بیشتر مراجعین این وظیفه را تکمیل می کنند. با این حال، هنگامی که رفتار های اجتنابی قوی اند، برخی مراجعین ممکن است بدون انجام تکالیف خود به مرحله ی بعدی بروند. در چنین مواردی ضروری است که معالج با ملایمت آن را برچسبی با عنوان اجتناب بزند ( هرچند بهانه ای برای مراجع ) و سپس مراجع را مجبور به انجام تکلیف در جلسه با معالج کند و تکلیف دوباره واگذار می شود. این، این پیام را القا می کند که تکالیف مهم اند و نمی توان از آن ها اجتناب کرد. پس از آن ارتباط بین افکار و احساسات معرفی شده است. به عبارت دیگر، آنچه ما فکر می کنیم بر چگونگی احساس و علم ما مؤثر است. به عنوان مثال یک دانش آموز در امتحان شکست می خورد او به خود می گوید:"من یک احمق هستم ". این اندیشه منجر به احساساتی مانند غم و ناراحتی ( در خود) می شود. اگر ، با این حال، او به خود بگوید :" تو خیلی مطالعه نکردی ، تو باید برای امتحان بعدی بیشتر مطالعه کنی."، دانش آموز ممکن است احساس ناراحتی کمی داشته باشد که او مطالعه نکرده و قصد دارد دفعه ی بعد بهتر عمل کند. افکار دقیق یا اظهار نظرات خود منجر به احساسات مناسب می شود در حالیکه تصورات نادرست و اظهار نظرات احساسات نا مناسب و غیر ضروری را ایجاد می کند. تصورات نا درست یا نامنطبق نتیجه ای از تشبیه و جایگزینی نامناسب اند. درک این ارتباط بعد از درمان زمانی که مراجع به چالش فکر کردن درباره ی این نکات می رسد مهم است. به منظور آموزش به مراجع، چگونگی مرتب سازی افکار و احساسات ، صفحات A و B و C معرفی شده اند ( شکل 1-6 ). ستون A برای رویداد هاست. ستون B برای افکار و ستون C برای احساسات است. در مثال بالا " من در امتحان شکست خورده ام " در ستونA نوشته شده است. " من یک احمق هستم " در ستون B و "من احساس غم و ناراحتی می کنم " در ستون C نوشته شده است. گاهی اوقات ما کلمات " من احساس می کنم" را در مقابل یک فکر قرار می دهیم ( من احساس می کنم یک احمق هستم ) و آن را یک احساس در نظر میگیریم در حالیکه واقعا یک فکر است ( من احمق هستم ) که باعث غم و عصبانیت می شود. بنابراین، مراجع 4 احساس اساسی ارائه می دهد : عصبانیت، غمگین بودن، خوشحالی و ترس. هر یک از این ها می تواند شدت متفاوتی داشته باشند و یا با سایر احساسات ترکیب و احساسات جدیدی بسازند. بنابراین ، از مراجع خواسته می شود برای تشخیص احساسش بر این 4 احساس تمرکز کند. برای تکلیف خانه، مراجع باید حداقل 2 صفحه ی A-B-C را هر روز انجام دهد.یکی باید درباره ی فکر در مورد تجاوز و دیگری می تواند در مورد یک اتفاق روزمره مثبت یا منفی باشد. از آن جایی که اکثر افراد راحت تر وقایع و یا احساسات را می یابند به مراجع برای شروع ستون A یا C معرفی می شود.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی رفتاری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 15
فرمت فایل doc
حجم فایل 55 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

درمان شناختی- رفتاری

اصطلاح رفتار درمانی شناختی[1]، نخستین بار در ادبیات علمی میانه‌ی دهه 1970 به ‌کار

رفت و مبانی تجربی رویکردهای شناختی-رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در زمان نسبتاً کوتاهی پس از آن، رفتار درمانی شناختی به یک روان‌درمانی پیشرو در اکثر کشورهای غربی تبدیل شد. درمان­های شناختی– رفتاری شامل راهبردهایی هستند که به منظور تغییر تفکر، نگرش، ادراک و رفتار افراد مسئله دار طراحی شده اند. درمان شناختی- رفتاری، اساساً رویکردی است که استفاده از آن برای درمان گروه وسیعی از اختلال های روانی مورد توجه و حمایت نظری و تجربی فراوانی قرار گرفته است. در این رویکرد که روش های شناختی و رفتاری در کنار هم به کار می­روند، بر شناسایی باورهای نادرست، منفی و غیرمنطقی تأثیرگذار بر عواطف و رفتارهای بیماران و اصلاح این باورهای زیربنایی با استفاده از فنون شناختی و رفتاری تأکید می شود. درمان شناختی– رفتاری را می توان هم در موقعیت های درمان فردی و هم در موقعیت های درمان گروهی بکار گرفت و به نتایج خوبی دست یافت(به نقل از خدایاری فرد، 1389).

اساساً درمان شناختی- رفتاری از تلفیق دو رویکرد رفتار درمانی و رویکرد شناختی پدید آمده است. امروزه این رویکرد نظریه و نگرش های نسبتاً متفاوتی را در خود جای داده است که تنها وجه مشترک آنها، توجه به نقش واسطه ی فرایندهای شناختی در پردازش اطلاعات و بروز واکنش فرد به محرک هاست. این رویکرد از اصطلاحات و مفاهیمی استفاده می کند که به نحوی در چارچوب رفتاری معنا پیدا می­کنند و قابل ارزیابی و سنجش تلقی می­شوند(اصلانی و همکاران، 1386). همچنین، درمان شناختی- رفتاری به عنوان یکی از انواع روان درمانگری از نظر تجربی بسیار معتبر است، به طوری که نتایج350 مطالعه ی انجام شده در این زمینه، نشان دهنده ی کارایی این شیوه ی درمانی در درمان اختلال های روان پزشکی مانند اختلال­های اضطرابی، افسردگی و غیره است(بک و ویشار[2]، 2000). این رویکرد درمانی با وجود اینکه نسبتاً جدید است و قدمت زیادی ندارد، هم به عنوان یک نظریه و هم به عنوان یک روش درمانگری زمینه را برای انجام مطالعات و تحقیقات بی سابقه فراهم کرده است. همچنین، شیوه ی درمانی شناحتی- رفتاری و بسیاری از تبیین های نظری آن مورد حمایت های فراوانی قرار گرفته است(بایلینگ و کویکن[3]، 2003).

به لحاظ تاریخی، مبانی تجربی رویکردهای شناختی– رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در شروع این قرن پاولف به بررسی و پژوهش درباره پدیده‌ای که آن را شرطی‌سازی کلاسیک نامید، پرداخت. شرطی‌سازی کنشگر از مشاهدات ثرندایک، تولمن و گاتری شناخته شد؛ و اسکینر تقویت کننده‌ها را تعریف کرد. این اصول رفتاری تدریجاً در زمینه‌های بالینی کاربرد پیدا کرد که برای مثال می‌توان به کارهای واتسون و در زمینه‌ی اضطراب و ماورر درباره ی شب‌ادراری اشاره کرد. سهم اصلی در رشد اولیه رفتار درمانی را ولپی، که تحقیقات‌ آزمایشگاهی او بر القای آزمایشی رفتار روان‌نژند در حیوانات پایه‌ای برای ابداع فنون کاهش ترس شد و آیزنک که ساختار نظری محکم و بنیادی منطقی برای این درمان جدید فراهم آورد بر عهده داشتند.

نارضایتی‌ها و فقدان پیشرفت چشمگیر در نظریه‌پردازی درباره‌ی رفتاردرمانی در دهه های 1970 تا 1990 و نیز بی‌اثر بودن روش‌های موفق در کاهش اضطراب و چیره شدن بر رفتار اجتنابی ناسازگار در درمان افسردگی، راه را برای کشانیدن کاوش به مراحلی فراتر از فنون رفتاری موجود باز کرد. در نتیجه، کوشش‌هایی برای افزودن عناصر شناختی به فنون موجود و نیز گشودن راهی برای ارایه و کاربرد منظم رویکردهای شناختی، به عمل آمد. از سال 1945 به بعد، بک و اِلیس را می‌توان از پیشگامان شناخت‌درمانی دانست که آثارشان این رویکرد را پایه‌ریزی کرد. اِلیس درمان عاطفی– عقلانی را توصیف کرد. او باورداشت که اختلال‌های هیجانی و روان‌شناختی به میزان فراوانی پیامد تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی فرد است و اگر بیاموزد که تفکر عقلانی خود را افزایش و تفکر غیرعقلانی را کاهش دهد، می‌تواند، از دست بیشتر اختلال‌های روانی رهایی یابد. رویکرد شناخت- درمانی بک نیز که ابتدا به طور عمده در افسردگی به کار گرفته شد، تفکر منفی را تنها یک نشانه در افسردگی نمی‌دانست. بلکه، باور داشت این نوع تفکر نقشی تعیین‌کننده در تداوم افسردگی ایفا می‌کند و تشخیص و تغییر افکار م

مبانی نظری و پیشینه درمان شناختی- رفتاری

پیشینه و مبانی نظری درمان شناختی رفتاری
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 61 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
مبانی نظری و پیشینه درمان شناختی- رفتاری

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

پیشینه و مبانی نظری درمان شناختی- رفتاری

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)


  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

اصطلاح رفتار درمانی شناختی، نخستین بار در ادبیات علمی میانه‌ی دهه 1970 به ‌کار

رفت و مبانی تجربی رویکردهای شناختی-رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در زمان نسبتاً کوتاهی پس از آن، رفتار درمانی شناختی به یک روان‌درمانی پیشرو در اکثر کشورهای غربی تبدیل شد. درمان­های شناختی– رفتاری شامل راهبردهایی هستند که به منظور تغییر تفکر، نگرش، ادراک و رفتار افراد مسئله دار طراحی شده اند. درمان شناختی- رفتاری، اساساً رویکردی است که استفاده از آن برای درمان گروه وسیعی از اختلال های روانی مورد توجه و حمایت نظری و تجربی فراوانی قرار گرفته است. در این رویکرد که روش های شناختی و رفتاری در کنار هم به کار می­روند، بر شناسایی باورهای نادرست، منفی و غیرمنطقی تأثیرگذار بر عواطف و رفتارهای بیماران و اصلاح این باورهای زیربنایی با استفاده از فنون شناختی و رفتاری تأکید می شود. درمان شناختی– رفتاری را می توان هم در موقعیت های درمان فردی و هم در موقعیت های درمان گروهی بکار گرفت و به نتایج خوبی دست یافت(به نقل از خدایاری فرد، 1389).

اساساً درمان شناختی- رفتاری از تلفیق دو رویکرد رفتار درمانی و رویکرد شناختی پدید آمده است. امروزه این رویکرد نظریه و نگرش های نسبتاً متفاوتی را در خود جای داده است که تنها وجه مشترک آنها، توجه به نقش واسطه ی فرایندهای شناختی در پردازش اطلاعات و بروز واکنش فرد به محرک هاست. این رویکرد از اصطلاحات و مفاهیمی استفاده می کند که به نحوی در چارچوب رفتاری معنا پیدا می­کنند و قابل ارزیابی و سنجش تلقی می­شوند(اصلانی و همکاران، 1386). همچنین، درمان شناختی- رفتاری به عنوان یکی از انواع روان درمانگری از نظر تجربی بسیار معتبر است، به طوری که نتایج350 مطالعه ی انجام شده در این زمینه، نشان دهنده ی کارایی این شیوه ی درمانی در درمان اختلال های روان پزشکی مانند اختلال­های اضطرابی، افسردگی و غیره است(بک و ویشار، 2000). این رویکرد درمانی با وجود اینکه نسبتاً جدید است و قدمت زیادی ندارد، هم به عنوان یک نظریه و هم به عنوان یک روش درمانگری زمینه را برای انجام مطالعات و تحقیقات بی سابقه فراهم کرده است. همچنین، شیوه ی درمانی شناحتی- رفتاری و بسیاری از تبیین های نظری آن مورد حمایت های فراوانی قرار گرفته است(بایلینگ و کویکن، 2003).

به لحاظ تاریخی، مبانی تجربی رویکردهای شناختی– رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در شروع این قرن پاولف به بررسی و پژوهش درباره پدیده‌ای که آن را شرطی‌سازی کلاسیک نامید، پرداخت. شرطی‌سازی کنشگر از مشاهدات ثرندایک، تولمن و گاتری شناخته شد؛ و اسکینر تقویت کننده‌ها را تعریف کرد. این اصول رفتاری تدریجاً در زمینه‌های بالینی کاربرد پیدا کرد که برای مثال می‌توان به کارهای واتسون و در زمینه‌ی اضطراب و ماورر درباره ی شب‌ادراری اشاره کرد. سهم اصلی در رشد اولیه رفتار درمانی را ولپی، که تحقیقات‌ آزمایشگاهی او بر القای آزمایشی رفتار روان‌نژند در حیوانات پایه‌ای برای ابداع فنون کاهش ترس شد و آیزنک که ساختار نظری محکم و بنیادی منطقی برای این درمان جدید فراهم آورد بر عهده داشتند.